دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دو شیر ژیان

خالی از عشق هرچه غیر از دوست

دست در دست مادر آمده‌اند

این دو سرباز، این دو شیر ژیان

پا که هیچ است، با سر آمده‌اند

 

عشق کربلا

در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌زند

 

وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌زند

 

از مدینه تا کربلا

ناگهان سجّاده را از زیر پایش می‌‌‌کشند

مثل حیدر در میان کوچه‌هایش می‌‌‌کشند

 

نامسلمان‌‌ها به فکر سنّ و سالش نیستند

پابرهنه، بی عمامه، بی عبایش می‌‌‌کشند

 

شوق زیارت تو

در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌‌زند

 

وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌‌زند

 

غروب روز دهم

به قتلگاه شه بی سر ازدحام شده ز تیر، نیزه، عصا، خنجر ازدحام شده

 

برای غارت پیراهن عزیز دلش به پیش چشم خود مادر ازدحام شده

قاسمیون

کبوتریم و پی دانۀ امام حسن

رسیده‌ایم  در خانۀ امام حسن

 

تمام مردم این شهر، شهرت ما را

شناختند به دیوانۀ امام حسن

محمد با علی

از پیمبر یا خدا دربارۀ حیدر بپرس

یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس

 

معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل‌ها

معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس

حضرت مشکل‌گشا

همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است

چرا که حضرت مشکل‌گشا، اباالفضل است

 

دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب

اگر که معنی دست خدا، اباالفضل است

زائر تو هر قدم گریست

نام حسین را که نوشتم قلم گریست

اول قلم گریست سپس دفترم گریست

 

هرچند باعث همۀ گریه‌ها غم است

اما همین که داغ تو را دید غم، گریست

تویی جزیرۀ امن نجات و کشتی ما

 

همین که خلق شدم از اضافی گِلِ تو

خدا نوشت مرا تا همیشه سائل تو

 

همیشه دست به نقدم فدایی‌ات‌ بشوم

اگرچه‌ این دل آلوده نیست قابل تو

 

نزدیک‌‌ترین راه

بیت الغزل هر غزل ناب، رقیه ست

خورشید علی اصغر و مهتاب، رقیه ست

 

نزدیک‌‌ترین راه به الله حسین است

نزدیک‌‌ترین راه به ارباب، رقیه ست

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×