دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چشمان تر

در بین گودال آمدم، از بس لگد خوردم

هرچه سرت آمد سر بال و پرم آمد

 

همسایه‌ها هم سایۀ من را نمی‌دیدند

آخر برادر چه بلایی بر سرم آمد

کیمیا

زندگی یعنی دو ساعت گریه کردن بر غمت می‌شود روزی بیاید من بمیرم در غمت؟

 

تا که چشمم باز شد در بین دنیا، جای شیر داده بر من در میان روضه‌ها مادر، غمت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×