دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
میان انجمن

کنم بر آن سر ببْریده گریه یا به تنَش؟

که روی خاک، درافکنْد خصم، بی‌کفنش

 

به راه دوست ز دشمن رسید هر تیری

به خنده باز، دهان کرده زخم‌های تنش

 

عهد ازل

 

به دشت کرببلا، خیمه زد چو شاه حجاز

ز هر کناره، درِ فتنه شد به رویَش، باز

 

چو گشت بی‌کس و تنها به کربلا، شه دین

نمود رو به نجف با پدر بگفت این راز:

معنی قرآن

 

شاه مظلومان حسین تشنه‌لب         از خلایق می‌کند یاری طلب

 

که هلا! ای عاشقان باوفا!         وقت یاری کردن آمد، «الصّلا»

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×