دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
معجز کلام

فریاد از آن دمی! که شهنشاه تشنه‌کام

شد از کنار جسم برادر، سوی خیام

 

پروانگان شمع حسینی ز خیمه‌ها

گِرد آمدند، جمله به پیرامُن امام

 

هزاران حسام

چون عزم کارزار، شه تشنه‌کام کرد

گفتی به رزم‌گاه، قیامت، قیام کرد

 

سر را به ‌راه حق، به ‌کف خویشتن نهاد

تن را به ‌یاد دوست، نشان سهام کرد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×