دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مهمان و میزبان

مهمان رسیده، ای تن بی‌سر! برای تو

زینب ز شام آمده تا کربلای تو

 

یک میزبان و این همه مهمان به نیم شب

دشوار نیست، گر چه پذیرش برای تو

 

 

لب شکّر‌شکن

 

ای برادر! به فدای سر دور از بدنت!

جان به قربان سر و آن بدن بی‌کفنت!

 

کاش از روز ازل، زینب تو چشم نداشت!

تا نمی‌دید به این حال، در این انجمنت

یا لیت!

 

گفتا به ناله کای تن مجروح چاک‌چاک!

آیا تویی حسین؟ «فَیا لَیْتَنی فِداک»!

 

آیا تویی برادر زینب؟ که این ‌چنین

با پیکر برهنه، بَرم خفته‌ای به خاک

جواب هم‌سفران

در آن میان چو خطبه‌ی حضرت، تمام شد

وقت جواب هم‌سفران بر امام شد

 

پاسخ‌دهنده‌یْ اوّل آنان «زُهیر» بود

کاندر حضورِ سبط نبی در قیام شد

 

 

مه‌ جان گداز

مهی که هست بسی جان‌گداز می‌آید

مقدّر آن چه بُوَد از فراز می‌آید

 

به چشم دل نظری کن ببین که قافله‌ای

به سوی کرببلا از حجاز می‌آید

 

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×