به گزارش کرب‌‌و‌‌بلا، دکتر مرضیه محمدزاده پژوهشگر مردم‌‌شناسی در نشست تخصصی «10 سال معارضه؛ 6 ماه مبارزه» که در مجمع دوستداران حسین علیه‌‌السلام در کانون فرهنگی زیتون برگزار شد، یکی از نکته‌‌های مهم زندگی امام حسین (ع) را دوران 10 ساله امامت ایشان در دوران معاویه دانست و گفت: اصل و اساس زندگی امام حسین (ع)، چه در دوران امامت خویش و چه در زمان خلافت معاویه و امامت امام حسن (ع) مهم است. در حالی‌ که عموما کار ایشان به 6 ماه پایانی امامتشان معطوف شده و این در شرایطی است که سیر زندگی و دوران امامت ایشان را یک فرآیند طولانی و مملو از رخداداهای گوناگون شکل می‌‌دهد. یکی از نکته‌‌های مهم در دوران امامت امام حسین (ع)، مواجهه هوشمندانه و حساب شده ایشان با معاویه است و رویکرد و راهبرد امام در برابر معاویه، حفظ پیمان برای حفظ تشیع بود.

محمدزاده با بیان این‌‌که کاری که امام حسن (ع) در دوره امامت خویش انجام دادند، حفظ و ماندگاری تشیع با حفظ شیعیان بود و تمام تلاش خود را به کار بستند که با پرهیز از ماجراجویی و معارضه مستقیم با معاویه از تخریب در امان بمانند، اظهار کرد: در دوران امام حسین (ع) نیز به همین صورت است. نامه‌‌های ایشان به معاویه گواهی می‌‌دهد ایشان بر پیمان خود بودند و علی‌‌رغم این که دولت اموی انتظار داشت حالا که امام حسن (ع) به شهادت رسیده، امام حسین (ع) دست به قیام بزنند، حضرت از این کار اجتناب می‌کنند.

وی با بیان این‌‌که پایبندی ایشان به عهد و پیمان، دلکش‌‌ترین مضمون در سیره امام حسین (ع) است که در سیره دیگر امامان نیز این مضوع را به روشنی می‌‌بینیم، افزود: حتی در نامه به معاویه هم علی‌‌رغم بیان صریح خیانت‌‌ها و عهدشکنی‌های معاویه خطاب به او می‌‌گویند؛ این گمراهان فتنه‌گر براى تو دروغ گفته‌‌اند. نه مى‌خواستم تدارک جنگى با تو ببینم و نه در فکر قیامى علیه تو بودم. اما نه چنان پندارى که من از سکوت خود خوشنودم، بلکه در برابر حکومت باطل تو و ترک قیام و جهاد با تو از خداى خود بیم دارم. امام حسین (ع) بر پایبندی به عهد تأکید داشتند و با وجود همه عهدشکنی‌ها و مشکلات، بر این حقیقت پافشاری کردند.

همان‌‌طوری که حضرت زینب سلام‌‌ الله علیها لقب سفیه را به یزید خطاب می‌‌کنند در می‌‌یابیم که او حتی از عقلانیت و بلوغ برخوردار نبود و این تفاوت میان حکومت این دو بود که نوع مواجهه امام حسین (ع) با این‌ دو را متفاوت و دارای ویژگی‌‌های منحصر به خود ساخت.

این پژوهشگر دینی، با بیان این‌‌که روح والای امام حسین (ع) و روحیه انقلابی ایشان را در نامه به معاویه می‌‌توان دریافت، اظهار کرد: ایشان ضمن تأکید بر عهد و پیمان خود، معاویه را رسوا می‌‌کنند و در بخشی از این نامه خطاب به معاویه خیانت‌‌ها و عهدشکنی‌‌هایش را یادآور شده و می‌‌فرمایند؛ بدان که خصلت پیمان‌شکنى و نقض عهد شیوه خاص توست. آن عهدها و پیمان‌‌ها که با ما بستى به کدامین عهدت پایبند ماندى؟ تو امان‌‌ها دادى و هم خویشتن امان‌نامه خود را به زیر پاى افکندى و با کشتن این پاک‌‌مردان پیمان خود را شکستى و سوگندها و عهدها را زیر پا گذاشتى.

محمدزاده ادامه داد: حضرت حتی به افرادی که به ناحق توسط معاویه به شهادت رسیدند اشاره می‌‌کنند و می‌‌فرمایند، بى آن‌که این افراد با کسى سر جنگ داشته و یا کسى را کشته باشند آنان را بکشتى. آن‌‌ها کشته شدند، بى آن‌که کسى را کشته باشند. تنها گناهشان این بود که فضایل و حق ما را به عظمت یاد مى‌‌کردند. تو آنان را از بیم آن که شورش و انقلاب کنند کشتى و در ریختن خون این مردان خدا چه زود شتاب کردى. امام حسین (ع) در این نامه عهد و پیمان را پیش روی قیام علیه وی می‌‌دانند و می‌‌فرمایند اگر عهدی و پیمانی نبود بر علیه بزرگ‌‌ترین فتنه جهان اسلام قیام می‌‌کردند و از این‌که نمی‌‌توانند با این ظلم آشکار به واسطه پایبندی به عهد، مبارزه داشته باشند شرمنده هستند.

وی با اشاره به نفوذ و استحکام حکومت معاویه به دلیل زیرکی وی و پرهیز از ضعف‌‌ها و ویژگی‌‌های شکننده حکومت یزید، گفت: همان‌‌طوری که حضرت زینب سلام‌ الله علیها لقب سفیه را به یزید خطاب می‌‌کنند در می‌‌یابیم که او حتی از عقلانیت و بلوغ برخوردار نبود و این تفاوت میان حکومت این دو بود که نوع مواجهه امام حسین (ع) با این‌ دو را متفاوت و دارای ویژگی‌‌های منحصر به خود ساخت.

 

محمدزاده2.jpg

 

این مدرس دانشگاه با تأکید بر این‌‌که ایستادگی و مخالفت امام حسین (ع) با بدعت‌‌ها و کارشکنی‌‌های معاویه و یزید در تمام دوران امامت امام حسین‌ (ع) جاری است، گفت: ایشان در تمام طول دوران امامت خویش، موضع انفعالی نداشتند و ساکت ننشستند، همان‌‌طوری که امام حسن (ع) برادر ایشان نیز از همین ویژگی‌ برخوردار بود اما تفاوت در زمان معاویه با توجه به شرایط و ضرورت‌‌هایی که بیان شد، موجب شد قیام نکنند.

وی با بیان این‌‌که در مواجهه با حکومت یزید نیز موضع آشکار امام حسین (ع) را می‌‌توان دید، گفت: هر قدر از سوی معاویه به بیعت امام با یزید اصرار می‌‌شود، ایشان زیر بار بیعت نمی‌‌روند چراکه اعتقاد دارند یزید به هیچ عنوان شایستگی خلافت را ندارد همان‌‌گونه که معاویه نداشت و ضمنا معاویه حق انتخاب جانشین خلافت را نداشته و حتی در این مورد نیز پیمان شکسته است.

به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه، مسائل این 10 سال بسیار گسترده، دارای ابعاد گوناگون و جالب توجه است و مثلا در ماجرای دست‌‌یازی و خواستگاری یزید از زنی به نام «اُرَیْنَبْ» همسر «عبدالله‌بن‌سلام» (اگر صحیح باشد)، ایشان حتی در این مورد نیز ایستادگی می‌‌کنند و اجازه نمی‌دهند تا یزید به واسطه وصلت با بنی‌‌هاشم اعتبار و وجهه‌‌ای پیدا کند.

اصلاح، همان هدفی که پیامبر صلوات‌ الله علیه نیز داشتند، هدف قیام عاشوا، امامت امام حسین (ع) و به بیان‌‌های مختلف تمامی معصومین (ع) بوده است.

 محمدزاده با بیان این‌‌که وقایع گوناگون رخ داده و کردار امام در این 10 سال را نمی‌‌توان در شمشیر خلاصه کرد، اظهار کرد: مثلا حتی اگر اجازه ارتباط امام حسن (ع) با شیعیانشان را نمی‌‌دادند، ایشان در مقابل والیان ناحق مکه ایستادگی می‌‌کرد، بنابراین قیام نه تنها در یک بازه خاص بلکه در تمام دوران زندگانی و امامت 10 سال ایشان پدیدار است. اگر در این 10 سال کارهای بسیاری به دست امام حسین (ع) انجام نمی‌‌شد یقینا سرنوشت تشیع و اسلام به سمت و سویی نامعلوم می‌‌رفت. ایشان اقدامات متعددی انجام دادند اما قیام نکردند با این‌که از انحراف‌‌ها و سنت‌‌شکنی‌‌های معاویه دل‌‌خون بودند. اما با این وجود که سختی‌‌های بسیاری را متحمل شدند، دست به سلاح نبردند و با خویشتن‌‌داری و تدبیر، معاویه را رسوا ساختند. تاریخ گواه این مدعاست و کارهای امام در طول زمان یکایک بدعت‌‌ها، خیانت‌‌ها و کارشکنی‌‌های معاویه را برملا ساخت.

محمدزاده در پاسخ به این پرسش که پایبندی امام حسین (ع) به صلح در زمانی که معاویه عهدشکنی می‌‌کند چه معنایی دارد؟ توضیح داد: کسانی که پیمان شکستند، آن‌‌ها بودند و امام حسین (ع) دست به عهدشکنی نزدند. ایشان قیام کردند تا ظرفیت‌‌های شیعه را حفظ کنند و در آن دوره با توجه به شرایطی که از حیث ظلم و انحراف بر جامعه روا شده بود، قیام امام حسین (ع) و کاری که برای اصلاح این روند انجام دادند، ارزشی وصف‌‌ناشدنی دارد.

وی با بیان این‌‌که نه تنها امام حسین (ع)، بلکه تمامی امامان ما که برگرفته از سرچشمه و نور واحد بودند، به فراخور زمانه و عصر خودشان کارهایی را متناسب با آن دوره برای اصلاح امور و هدایت در مسیر صحیح انجام دادند، افزود: اقدام امام حسین (ع) نیز با توجه به تفاوت شرایط معاویه و یزید در هر کدام از این دوره‌‌ها تفاوت داشت و اگر امام حسن (ع) در دوران یزید بودند همان‌ رویکرد و اقدامی را پیش می‌‌گرفتند که امام حسین (ع) برای ادامه حیات تشیع و انسانیت انجام دادند. اگر امام حسن (ع) همراهی مردم را داشت، یقینا صلح نمی‌‌کرد و ایشان زمانی دست به صلح با معاویه زدند که انحراف‌‌های ایجاد شده توسط حکومت معاویه، دین و میراث پدران ایشان را به خطر انداخته بود. بنابراین بهترین و هوشمندانه‌‌ترین کار در آن دوره همین اقدام بوده است.

امام حسین (ع) در فرمایشات خود، هدف را به روشنی بیان می‌‌کنند و می‌‌فرمایند هدف اصلاح امت رسول‌‌الله (ص) است.

 پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی هدف امام حسین (ع) را اصلاح عنوان کرد و گفت: رفتار و سخنان ایشان نیز به موضوع اصلاح اشاره دارد. اصلاح دین و هدایت، همان پیامی است که رسول‌‌الله نیز بر آن تأکید داشتند و همین مسیر را دیگر امامان نیز ادامه دادند. اما تفاوت در راهبردها، تاکتیک و برنامه‌‌های آنان است. کسانی که به قیام امام حسین (ع) پرداخته‌‌اند نیز در نهایت حرفشان، پیام این قیام را اصلاح می‌‌دانند.

محمدزاده ادامه داد: هدف‌‌های مختلفی را برای این قیام بیان می‌‌کنند. مثلا، فقط جان دادن امام حسین (ع) به شکل شهادت، یا با تعبیری چون شهادت عرفانی مطرح می‌‌شود. ممکن است شهادت فِدیه‌‌ای، مطرح شود. این نگاه به نظریه مسیحیان در باره مصلوب شدن حضرت عیسی (ع)، بی‌شباهت نیست؛ یعنی همان گونه که عیسی (ع) تن به صلیب داد تا فدای گناهان انسان‌‌ها شود، امام حسین (ع) نیز به شهادت رسید تا گناهان امت را بشوید و شفیع‌شان شود. این تفسیر، تفسیر مسیحی از رفتار حسین (ع) است و هیچ سندی در متون دینی ندارد. بنابراین اگرچه ممکن است هدف‌‌های مختلفی از شهادت امام حسین (ع) مطرح شود یا حتی نظریه تشکیل حکومت به میان بیاید، اما بر اساس متون مستند تاریخی، هیچ کدام هدف غایی نبوده بلکه اصلاح، همان هدفی که پیامبر صلوات‌ الله علیه نیز داشتند، هدف قیام عاشوا، امامت امام حسین (ع) و به بیان‌‌های مختلف تمامی معصومین (ع) بوده است.

محمدزاده با بیان این‌‌که امام حسین (ع) در فرمایشات خود، هدف را به روشنی بیان می‌‌کنند و می‌‌فرمایند هدف اصلاح امت رسول‌‌الله (ص) است، من نیز مجددا تاکید می‌‌کنم که امامان ما صرفا در برنامه‌‌ها تفاوت داشتند، ادامه داد: من کتاب شهید جاوید مرحوم صالحی نجف‌آبادی را بارها مطالعه کردم و حتی ایشان نیز هدف امام را حکومت نمی‌‌داند و در نهایت اصلاح را هدف ایشان می‌‌داند، ولی می‌‌گوید اگر امام از سوی مردم برای تشکیل حکومت یاری می‌‌شدند، قطعا هدف اصلاح را به شکل بهتری محقق می‌‌کردند.

این مدرس دانشگاه، همراهی خانواده امام حسین (ع) را مصداقی دیگر بر هدف اصلاح‌‌گری از سوی امام حسین (ع) عنوان کرد و گفت: ایشان با یزید بیعت نکردند اما به هدف جنگیدن نیز نرفتند. خانواده خود را در این مسیر با هدف اسیر شدن همراه خود نساختند؛ حتی در برنامه ایشان هم چنین چیزی جایی نداشت، ایشان با دو هدف مهم یعنی اطلاع از خانواده و حمایت از آنان این کار را کردند و دوم این‌که بیان کنند که هدف جنگ نیست. امام در واقع با قصد تنبه و بیدارسازی به کوفه عزیمت کردند و همراهی خانواده ایشان به عنوان گواه صادق و بیان‌‌گر حقایق موجب شد تا با دیدن همه چیز در عاشورا کربلا در کربلا نماند و این راه به سرانجام برسد که اتفاقا موفق شد.