به گزارش کرب‌و‌بلا، سید جواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ در نشست «امام حسین علیه‌السلام و معنای زندگی» که در کانون فرهنگی زیتون برگزار شد، گفت: ظاهرا معنا در زندگی امام حسین (ع)، به عنوان مفهومی بدیهی که گویی همه بدان باور دارند در نظر گرفته می‌شود. اما انسان در دنیای امروز به مسائل مقدس، آن نگاه ویژه را ندارد و انسانی که خود را در دنیای امروز پرت شده با حالت پرتاب‌شدگی می‌بیند، به دنبال مفاهیم قابل ادراک و کمک‌کننده است.

وی گفت: انسان امروز، فارغ از این‌که دین آبا و اجدادی‌اش چه بوده است به عنوان یک سوژه و فاعل‌شناسا، به دنبال نظام ارزش، معنا، اخلاق و انسانیت است. باید بررسی کرد که در این شرایط، مفهوم امام حسین (ع) به مثابه یک امام چگونه می‌تواند به زندگی این چنین انسانی معنا بدهد؟ زندگی ایشان چه شاخصه‌هایی برای انسان دنیای امروز دارد که جذاب و قابل دنبال شدن است؟

وی با اشاره به نکات پیرامون این حوزه توضیح داد: در جامعه شیعی، باور به امام حسین (ع) با باورهای درست یا نادرست، روایت‌های صریح و یا روایات غیر صریح، یا سو برداشت‌هایی که ممکن است با واقعیت همخوانی نداشته باشند، در هم آمیخته است. بنابراین، اولین کاری که متفکر و اندیشمند باید در حوزه امام حسین (ع) انجام دهد این است که از مفهوم امام حسین (ع) که بر اساس درآمیختگی این موارد در ذهن او شکل گرفته، آشنایی‌زدایی کند و بار دیگر با یک نگاه نو به تعریف ایشان بپردازد.

میری با تأکید بر این‌‌که در نخستین گام باید بدانیم وقتی درباره امام حسین (ع) و پیام ایشان صحبت می‌کنیم در مورد چه کسی و از چه چیزی سخن می‌گوییم، افزود: مفهوم امام حسین (ع) به خصوص در جامعه ما، چنان مفروض و غیر قابل تغییر در نظر گرفته شده است که جای اندیشیدن به بسیاری از مسائل پیرامونی را سلب می‌کند. باید بی‌پرده و صریح پاسخ دهیم که در فرهنگ و جامعه ما، تا چه اندازه امکان اندیشیدن و باز تعریف امام حسین (ع) وجود دارد؟ شاید بسیاری بگویند بدیهی است که در مورد امام حسین (ع) می‌اندیشیم و سخن می‌گوییم اما در جامعه ما به خصوص جامعه شیعی، امکان این که بتوانیم از امام حسین (ع) و عاشورا تعریفی آشنازدایانه داشته باشیم، کمتر فراهم است.

مفهوم اباعبدالله‌‌الحسین (ع) به مثابه انسان مصلح، متعلق به تشیع نیست. ایشان انسان متولد شده در همین جهان است و در واقعه عاشورا به عنوان یک انسان نقش‌آفرینی کرده است، بنابراین باید امام حسین (ع) را با نگاهی آزاد و انتقادی از منظر انسانیت نگریست.

وی با بیان این‌که در جهان شیعه به طور کلی 8 خوانش از عاشورا موجود است، گفت: این خوانش‌ها توسط شهید صدر، امام موسی صدر، استاد مکارم شیرازی، استاد شهیدی، استاد صالحی نجف‌آبادی، دکتر شریعتی، استاد مطهری و علامه جعفری ارائه شده است که با نگاهی همدلانه به تمامی این خوانش‌ها، در می‌یابیم که حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) مبتنی بر یک نگرش امام‌شناسانه بررسی شده است. این در حالی است که باید بعد انسانی و فردی امام حسین (ع) نیز مورد توجه قرار بگیرد. حتی کریستولوژیست‌ها نیز حضرت عیسی مسیح (ع) را به مثابه یک فرد و انسان نمی‌نگرند. زیرا حضرت عیسی (ع) به مثابه انسان متعلق ذهنشان نیست و معتقدند در دنیایی که انسان با گناه اولیه زاده شده راه رستگاری، راه توسل و تکیه به حضرت مسیح است. به همین ترتیب در معناشناسی امام حسین (ع) و عاشورا نیز از آن‌جایی‌که متعلق ذهن ما قرار نگرفته است پس مواجهه با این موضوع، نه از جنس انسان‌شناسی بلکه صرفا با یک نگاه محدود و منحصر به شناخت ایشان به عنوان امام شیعیان است.

IMG_0139.JPG

این عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: مفهوم اباعبدالله‌الحسین (ع) به مثابه انسان مصلح، متعلق به تشیع نیست. ایشان انسان متولد شده در همین جهان است، حیاتی داشته، کارهایی انجام داده و در واقعه عاشورا به عنوان یک انسان نقش‌آفرینی کرده است، بنابراین باید امام حسین (ع) را با نگاهی آزاد و انتقادی از منظر انسانیت نگریست.

میری نکته دیگر خود را با این پرسش که آیا انسان ارزش‌های زندگی را خودش خلق می‌کند یا این ارزش‌ها از سوی خداوند، به وسیله پیامبران، امامان و مجتهدان به ما رسیده است مطرح کرد و گفت: معنای زندگی، مفهومی مدرن و پسامدرن برای انسان به مثابه سوژه‌ای پرتاب‌شده و بدون مستمسک در دنیای امروز است و وقتی در این فضا، امام حسین (ع) موجودی تعریف می‌شود فرا انسانی که به ملکوت وصل شده است، در چنین نگرش و زیست‌بومی اساسا سخن گفتن از معنای زندگی به معنایی که خود این مفهوم استیفا می‌کند، نیازمند نگاه به موضوع با نگاهی از منظر انتقادی و دغدغه‌مندانه است.

وی با اشاره به پرسش چگونگی نگاه و تحلیل امام حسین (ع) و نهضت عاشورا، به طوری که این موضوع متعلق ذهن یک فرد شیعه باشد گفت: می‌بایست با نگاهی انتقادی به روایت‌ها، پیام‌ها، نگرش، رفتارها و برساخت‌های این موضوع نگاه کرد. باید نقد روایات را مطالعه کرد که مثال آن را در خوانش‌های استاد مطهری و امام موسی صدر می‌توان یافت. روایت‌های متعددی وجود دارند که فهم ما را از واقعه عاشورا دگرگون ساخته‌اند و مهم‌ترین موضوع، نگاه به روایت‌ها با نگاهی صحیح است.

 امام موسی صدر در تعبیر دشمنان امام حسین (ع)، 3 نوع از دشمنان را بیان می‌کند که گروه نخست امام حسین (ع) را به صورت فیزیکی به شهادت رساندند و عمده مقتل‌های ما نیز معطوف به همین موضع است. دومین گروه که خطرناک‌تر بودند کسانی‌اند که بعد از واقعه عاشورا، در مقابل آن ایستادند، اما خطرناک‌ترین گروه به تعبیر صدر، کسانی بودند که تلاش کردند پیام عاشورا را تحریف کنند و با بیان نادرست آن به نسل‌های بعدی، رویه تعریف نادرست را نسل به نسل در طول تاریخ ادامه دادند.

یکی از پیام‌های عاشورا این بود که عبودیت در برابر غیر از خداوند وجود ندارد و عبودیت در برابر غیر، در وحدانیت و خداپرستی بی‌معناست.

میری با اشاره به این‌که عزاداری برای امام حسین (ع)، شرکت در برنامه‌هایی مثل روضه و هیئت‌ها نشان می‌دهد که دلدادگی و اهتمامی نسبت به این واقعه و توجه به آن در جامعه وجود دارد، اما آیا نسبتی‌که با این واقعه در اعمال، رفتار و اندیشه جامعه وجود دارد نیز نسبتی درست است یا خیر؟ اظهار کرد: واقعیت نشان می‌دهد حقایق امام حسین (ع) با واقعیتی که در جامعه است، از زمین تا آسمان فاصله دارد. این‌که اساسا پیام عاشورا یا به دیگر بیان پیام دین (زیرا پیام عاشورا جدای از پیام دین نیست) چه چیزی بوده، باید با نگاهی نقادانه مورد بازنگری و بازتعریف قرار بگیرد.

وی ادامه داد: به طور مثال، یکی از پیام‌های عاشورا این بود که عبودیت در برابر غیر از خداوند وجود ندارد و عبودیت در برابر غیر، در وحدانیت و خداپرستی بی‌معناست. حال با مقایسه‌ای میان این واقعیت و حقیقت و مناسبات جامعه امروز، در روابط چه در ابعاد کلان و چه جز، می‌بینیم که نسبت ما با واقعه عاشورا نسبتی حسینی هست یا خیر؟ بنابراین این‌که یک سری آداب، رسومات و آیین‌ها را انجام دهیم و تصور کنیم، حسین (ع) و واقعیت عاشورا را درک کرده‌ایم، نادرست است.

این پژوهشگر حوزه امام حسین (ع) با تأکید بر ضرورت بررسی و بازخوانی مجدد واقعیات امام حسین (ع) و مقایسه نسبت آن با واقعیات جامعه، گفت: باید آشنایی‌زدایی از مفهوم امام حسین (ع) و واقعه عاشورا در ذهن، تعلق ذهنی ما قرار بگیرد. در جامعه ما اغلب این تفکر جایگاه مناسبی نداشته است و اگر چه در گوشه و کنار متفکرانی بوده‌اند اما این تفکر در مشی و زیست ما نبوده است. مادامی که این نگاه تفکری نباشد نمی‌توان زندگی حسینی و انسانی داشت.

وی ادامه داد: گاندی در جایی مطرح می‌کند که من در مبارزه با انگلستان از نهضت امام حسین (ع) الگو گرفتم اما گاندی چه دیده بود و چگونه توانست از این نهضت برای یک مبارزه تاریخی الهام بگیرد. در واقع باید با نگاه به دیگران به اصل و ماهیت واقعیت امام حسین (ع) پی برد. در واقع سر دلبران را در حدیث دیگران دیدن یک هنر است و این واقعیت را حتی در کسی که مسلمان نباشد می‌توان جست‌و‌جو کرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ضرورت جست‌و‌جوی نقش پیام و مفهوم عاشورا در جامعه را با توجه به نشانه انرژی عاطفی زیاد ایام عاشورا یادآور شد و گفت: این انرژی در ایام محرم به قدری بالاست که اگر یک خارجی در ایام محرم وارد این حال و هوا شود می‌تواند تکاپو و انرژی عاطفی را به خوبی احساس کند. اما چالش اصلی این است چرا جامعه‌ای که می‌تواند تا این اندازه انرژی عاطفی بروز دهد، بالعکس در بخش‌های گوناگون خود حتی در زندگی روزمره خود این عاطفه و انرژی را ادامه‌دار نمی‌کند؟

وی ادامه داد: باید راهی را جست‌و‌جو کرد که با استفاده از این انرژی عاطفی، همبستگی و وحدت را در جامعه تقویت کرد و این شور، محدود به این ایام نباشد. دین به عنوان یکی از پرکارکردترین ابزارهای ایجاد این همبستگی بوده و هست و در این میان عاشورا، واقعه پررنگی است که می‌تواند با قدرت بالایی که دارد این عاطفه و انرژی را ایجاد کند مشروط بر این که با نگاهی نقادانه نخست حسین (ع) شناخته شود و از این انرژی در راه مواجهه با مسائل جامعه و دنیای امروزی بهره برده شود.

وی ضرورت هدایت این نگاه به سوی عملی شدن در جامعه را با یک مثال عنوان کرد و گفت: با یک بررسی اجمالی می‌توان درک کرد که حجم و میزان غذای نذری که در این ایام توزیع می‌شود می‌تواند چه تعدادی از نیازمندان را اطعام کند، اما از قضا این نذری ممکن است به دست کسانی که نیازمند هستند نرسد. در همین مثال می‌توان کاری کرد که این انرژی عاطفی، در مسیر صحیح قرار بگیرد و به همین ترتیب در دیگر مفاهیمی که مربوط به این عرصه است بازخوانی صورت بگیرد، چرا که با کلیشه‌هایی که در آن محصور شده‌ایم شناخت معنای امام حسین (ع) در زندگی انسانی به مفهوم انسان محقق نمی‌‌شود.