شاید عنوان «زیارت دوره» را شنیده باشید. به زیارت پیاپی اهل‌بیت علیهم‌السلام در مشاهد مشرفه زیارت دوره می‌گفتند. البته این تعبیر در هر یک از مشاهد مشرفه به معنی تشرف به زیارتگاه‌های آن شهر است؛ مثلا:

در مکه، زیارت اماکن زیارتی و تاریخی مانند قبرستان ابوطالب، کوه نور و غار حرا، کوه ثور و غار ثور، صحرای عرفات، مشعر الحرام و منا؛

در مدینه، زیارت اماکن زیارتی و تاریخی مانند مسجد قبا، مسجد قبلتین، مزار حضرت حمزه سیدالشهدا علیه‌السلام و دیگر شهدای احد و نیز محل جنگ احزاب یا خندق و مساجد گوناگون.

در کربلای معلی هم زیارت تل زینبیه سلام الله علیها، کف‌‌العباس (ع) و خیمه‌گاه از آن جمله است.

اما به همان معنای نخست، زیارت دوره، زیارت تمام اهل‌بیت صلوات الله علیهم اجمعین است که امیدواریم نصیب همه شود و با زیارت جمال دلارای مولا و صاحبمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه اتمام یابد.

اشعاری هم هستند که رنگ و بوی یک سفرنامه منظوم را دارند و برخی از شعرای ولایی به آن موفق شده‌اند که سالک قزوینی، سید رضا بهشتی نژاد «دریا»، قاسم رسا، ژولیده نیشابوری و علی باقرزاده «بقا» از آن جمله‌اند؛ اما این نوشتار به مرور غزلی از شاعر معاصر «سید رضا مؤید» پرداخته که شاعر با زائر سخن آغاز می‌کند و از مشاهد مشرفه سؤال می‌کند و از زائر می‌خواهد که خاطرات و حکایات سفر را بازگو کند و این نکته را با ردیف «بگو» تکرار می‌کند و پی می‌گیرد.

زائر خوش‌بخت در این غزل یا قصیده‌واره غیر از مکه، مدینه و عراق سفری هم به سوریه داشته، پس از آن به ایران آمده و در قم و مشهد توفیق زیارت برادر و خواهری که سایه مهرشان بر سر این کشور است هم نصیبش شده، تمام این‌ها در یک شعر جلوه کرده است. گویاتر از نثر ما، نظم اوست که بدان دل می‌سپاریم:

 

ای پیک صبح! مژده چه داری؟ بیا بگو

رفتی کجا و آمده‌ای از کجا؟ بگو

 

ای باد مشک‌بو که ز گلزار می‌وزی!

از لطف باغ و ساحت گلشن به ما بگو

 

ای زائر حریم خداوند ذوالجلال!

شرح طواف کعبه و خیف ‌و منا بگو

 

ز اعمال مشعر و عرفات و حطیم و رکن

وز سعی بین مروه و کوه صفا بگو

 

چون می‌رسی ز درگه خلاق انس و جان

با بندگان ز خانه قرب خدا بگو

 

رفتی چو در مدینه، سر تربت رسول

با ما همی زیارت خیرالورا بگو

 

صحن و سرا و مرقد آن شه چگونه بود؟

از بارگاه پادشه انبیا بگو

 

چون در بقیع، رحل اقامت فکنده‌ای

زآن سرزمین غربت و محنت‌فزا بگو

 

گویند قبر چار امام اندر آن دیار

ویرانه‌ای است غمکده؛ این ماجرا بگو

 

ز آرامگاه صادق و هم باقرالعلوم

وز مرقد ابوالحسن و مجتبی بگو

 

چون در نجف به آرزوی خود رسیده‌ای

با ما همی ز روضه شیر خدا بگو

 

پر می‌زند کبوتر دل‌های شیعیان

اندر هوای کوی علی؛ زآن سرا بگو

 

عمری است در هوای حسینیم و کربلا

بهر خدا حکایتی از کربلا بگو

 

این سرزمین کدام و کجا و چگونه است؟

کاین قدر وصف می‌شود از او به ما بگو

 

چون دجله می‌خروش و بکن وصفی از فرات

چون نی، نوا برآور و از نینوا بگو

 

دیدی به حال غم‌زده چون قتلگاه را

آیا گذشت بر دل زارت چها؟ بگو

 

از سامرا و حشمت آن دو امام دین

از وضع چاه یوسف آل عبا بگو

 

در کاظمین چون به ارادت رسیده‌ای

از اقتدار موسی و ابن‌الرضا بگو

 

کردی چو از حجاز به سوی عراق رو

از کوفه خراب و ز شام بلا بگو

 

دانم که قبر کوچک و پاک رقیه را

بوسیده‌ای ز حالت آن بی‌نوا بگو

 

دیدی خراب گشته چسان کاخ ظلم و جور

و آباد گشته مرقد آن مه لقا بگو

 

چون آمدی به کشور ایران به شهر قم

با ما مقام حضرت معصومه را بگو

 

شکرانه سلامت و برگشت در وطن

شکر خدا به مشهد قدس رضا بگو

 

بر روح پاکشان صلواتی نثار کن

زین جا سلام بر همه اولیا بگو

 

بر بست لب، «مؤید» و بنشست حالیا

هر چه که گفتنی است به ما از وفا بگو

 

برای مشاهده مجموعه اشعار سید رضا مؤید در سایت کرب‌وبلا اینجا را کلیک کنید. همچنین می‌توانید برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کرب‌وبلا مراجعه کنید.