به گزارش کرب‌و‌بلا، سنگری در نشست نقد و بررسی کتاب «حماسه حسینی» که در بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد، گفت: این کتاب توسط شخصیت بزرگی همچون آیت‌الله شهید مطهری تالیف شده است که اهمیت آن را دو چندان می‌کند؛ همچنین پرداختن به زاویه‌ای تازه در حماسه عاشورا و روش‌مندی آن در کنار دانش‌مندی، به این کتاب ارزش داده است.

سنگری ادامه داد: شهید مطهری در این کتاب شجاعانه به ستیز با تحریفات و بدعت‌ها پرداخته است.

رییس هیئت علمی بنیاد دعبل، با بیان اینکه استاد شهید مطهری در این کتاب به مباحثی بسیار قابل فهم پرداخته است، افزود: کتاب حماسه حسینی، زبان فلسفه نیست که دیرفهم باشد بلکه مخاطبان میانه هم می‌توانند از آن مطالب بهره‌مند شوند.

این پژوهشگر ادامه داد: شهید مطهری با طرح این پرسش که آیا «کربلا تراژدی است یا حماسه؟» توانست نگاه به کربلا را تغییر دهد.

سنگری ادامه داد: واژه‌ای به نام «حماسه» واژه‌ای است که در کمتر از صد سال اخیر وارد ادبیات شده و استاد مطهری در این کتاب اثبات می‌کند که واقعه عاشورا در عین تراژیک بودن، یعنی علاوه بر بُعدهای عاطفی و مصائب، به عنوان یک حماسه تعریف می‌شود.

وی عنوان کرد: مطهری این موضوع را با مواردی مطرح می‌کند که از جمله آنها می‌توان به سخنان امام حسین علیه‌السلام اشاره کرد که سخنانی حماسی است.

محمد سنگری ادامه داد: حماسه امام حسین (ع) چند فرق عمده با حماسه‌های دیگر دارد، در حماسه حسینی «خود» در میان نیست و هدف الهی است؛ از این رو امام حسین (ع) متعلق به همه انسانیت و تاریخ است.

وی افزود: در حماسه‌های دیگر جهت‌گیری الهی منظور نیست بلکه آنها می‌خواهند از هویت قهرمان خودشان دفاع کنند اما در قیام سیدالشهدا (ع) جنبه قدسی آن بیان شده است. یعنی حماسه امام حسین (ع) دارای تقدس بوده و منطق ایشان نیز همانند منطق فرد عادی نیست، امام حسین (ع) منطق نیرومندی دارد که تن را به دنبال خود می‌کشد و همه رخدادهای تلخ را می‌چشد و اینها جریمه حق‌پرستی است که امام (ع) آنها را پذیرفت؛ چرا که آرمانی متعالی دارد.

در اسطوره‌ها با فراانسان مواجهیم که نمی‌توان مانند او شد، اما در حماسه حسینی با انسان فراتر مواجه هستیم.

رییس هیئت علمی بنیاد دعبل در ادامه گفت: ما شاهد هستیم که در کتاب «حماسه حسینی»، تفاوت این حماسه با حماسه‌های دیگر بیان نشده است. تفاوت‌هایی از قبیل اینکه حماسه‌های دیگر، بیشتر برای توسعه و به نفع خود تلاش می‌کنند و محبوبیت آنان مقطعی و برای ملت و اقشار خاص بوده، در حالی که شاید برای دیگران آن شخصیت منفور باشد در حالیکه شهید مطهری در این کتاب گفته حماسه عاشورا الهی است و به تقدسی بودن حماسه اشاره کرده است.

همچنین در اسطوره‌ها با فراانسان مواجهیم که نمی‌توان مانند او شد، اما در حماسه حسینی با انسان فراتر مواجه هستیم که این را اسوه و آن دیگری را اسطوره می‌نامیم. امام حسین (ع) اسوه بود نه اسطوره و این از زیبایی‌های کربلا است.

این عاشوراپژوه در ادامه تصریح کرد: یکی از مسائلی که استاد مطهری نپذیرفته و آیت‌الله جوادی آملی به آن اشاره کرده، این است که حماسه حسینی، حماسه‌ای عرفانی است. ما وقتی رستم شاهنامه را رستم قهرمان می‌بینیم که او هفت خوان را پشت سر می‌گذارد، بنابراین باید توجه داشته باشیم سلوک عارفانه هم هفت خوانی دارد که انسان با آنها مواجه است، اما این هفت خوان از درون خود فرد آغاز می‌شود. از این‌رو بعد عرفانی حماسه امام حسین (ع) در این کتاب مغفول مانده است.

شهید مطهری توانست امر به معروف و نهی از منکر را در نهضت امام حسین (ع) نمایان کند
در ادامه این نشست، محمد اسفندیاری، منتقد و عاشوراپژوه گفت: اینکه یک مؤسسه رسمی در کشور به‌ نقد آثار بزرگان می‌پردازد اتفاق خوبی است. تا چندی پیش کسی نقد آثار شهید مطهری را برنمی‌تابید و حتی وقتی دوست ایشان آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی کتاب «نگاهی به حماسه حسینی» را در سال 1370، بعد از دو بار مجوز چاپ منتشر می‌کند، کتاب از بازار جمع‌آوری می‌گردد. نقد برای همه لازم است و به قول یکی از بزرگان «در علم، کتاب مقدس نداریم».

وی به تاثیرات نقد در جامعه اشاره کرد و گفت: «کانت» می‌گوید: همه باید تسلیم نقد شوند و هیچ چیزی فراتر از نقد نیست. همچنین امام صادق (ع) در حدیثی فرمود: «خداوند رحمت کند آن کس که عیب‌هایم را به من یادآوری می‌کند».

اسفندیاری ادامه داد: دو نقد با دو دیدگاه متفاوت درباره «حماسه حسینی» منتشر شده است. یکی نقد صالحی نجف‌آبادی است که هنگام انتشار واکنش‌های شدیدی نسبت به آن وجود داشت و این موضوع نیز ناشی از تعصبی بود که نسبت به استاد مطهری داشتند و نقد دیگر نیز مربوط به علامه جعفر مرتضی عاملی است.

وی با بیان اینکه کتاب «حماسه حسینی» ارزشمند است و اگر تمام نقدهای صالحی را درست بدانیم از ارزش این کتاب کاسته نمی‌شود، بیان کرد: این اثر 5 ویژگی دارد، یکی اینکه استاد مطهری در این اثر عهده‌دار ماهیت‌شناسی قیام امام حسین (ع) شده و نشان داده، این حماسه یک حماسه دینی و سیاسی و معطوف به حکومت امویان است. امروز این موضوع از بدیهیات است ولی در دهه 40 از بدیهیات نبود و در این زمینه استاد مطهری موفق عمل کرده است.

اسفندیاری اظهار کرد: شهید مطهری توانست امر به معروف و نهی از منکر را در نهضت امام حسین (ع) نمایان کند؛ بر مبنای فقه سنتی، امر به معروف و نهی از منکر با نهضت حسینی سازگار نیست چرا که امر به معروف و نهی از منکر باید تاثیر گذار و دور از هر گونه ضرر جانی و مالی باشد؛ بر این اساس گذشتگان نمی‌توانستند قیام را با امر به معروف تعریف کنند و آن را در تعارض با آن مقوله می‌دانستند.

وی با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، سیاسی و اجتماعی بود، تصریح کرد: حضرت می‌خواست یک حکومت را امر به معروف کند، امر به معروف حضرت، امر به فرادستان بود نه فرودستان. یعنی امر به معروف و نهی از منکری که امام در پی آن بوده اجتماعی است.

این منتقد با بیان اینکه استاد مطهری عهده‌دار تحریف‌شناسی قیام عاشورا و ابداع کننده تحریف‌شناسی است، افزود: پیش از این کتاب، مواردی که به‌صورت صریح به تحریف شناسی بپردازد، وجود نداشت و به نوعی استاد مطهری ابداع کننده تحریف شناسی در حماسه عاشوراست.

وی با بیان اینکه پرداختن به نقش زنان در نهضت عاشورا از ویژگی‌های دیگر این کتاب است، گفت: شهید مطهری اعتقاد داشت در تاریخ اسلام، علاوه بر مردان، زنان نیز نقش‌آفرینی کردند و در این کتاب هم به نقش موثر زنان خصوصا زینب کبری (س) اشاره داشته است. البته قبل از استاد مطهری، ابراهیم آیتی و علی شریعتی نیز به این موضوع پرداخته‌اند و استاد آن‌ را تحلیل کرده است.

استاد مطهری عهده‌دار تحریف‌شناسی قیام عاشورا و ابداع کننده تحریف‌شناسی است.

اسفندیاری ادامه داد: همچنین اغلب کتاب‌های امروزه گزارش توصیفی، تاریخ‌نگاری و مقتل‌نویسی است، اما استاد مطهری در این کتاب علاوه بر تاریخ‌نگاری و تجزیه تاریخ، به تحلیل تاریخی عاشورا پرداخته است.

اسفندیاری در تائید سخنان سنگری مبنی بر عدم توجه مطهری به حماسه عرفانی عاشورا در این اثر، گفت: عرفان هیچگاه از امام حسین (ع) جدایی پذیر نیست، همانطور که امام برای برپایی نماز از دشمن خود وقت می‌گیرد و ظهر حادثه نماز جماعت به پا می‌دارد نشانگر این است که سراسر وجود او عرفان است، که در این کتاب نادیده که نه، ناگفته مانده است.

وی با اشاره به ویژگی‌های قیام امام حسین (ع) بیان کرد: این حماسه بی‌ضعف است. در تاریخ می‌بینیم که قهرمانان یک نسل، جنایتکاران نسل دیگر هستند، اما امام حسین (ع) استثنا بوده و همه کسانی که در کشتن امام حسین (ع) نقش داشتند پشیمان شدند و هر کدام دیگری را مقصر می‌دانست و همه آنها فهمیدند که جنایتی را مرتکب شده‌اند.

این عاشوراپژوه گفت: یکی از اشکالات کتاب «حماسه حسینی» در باب اهداف امام حسین (ع) است که استاد مطهری به نتیجه قاطع نرسیده است، یعنی در باب هدف امام حسین (ع) به نتیجه‌ گیری روشن نرسیده است؛ در جایی آورده که امام می‌خواست با شهادت خود و یارانش از حکومت اموی سلب مشروعیت کند، در جایی گفته که امام دنبال یارانی بود که بیایند و کشته شوند نه اینکه بیایند و نجات دهند، و در جای دیگر گفته امام می‌خواست زمام امور را به دست بگیرد و هیچ‌کس معتقد نیست که امام در پی تشکیل حکومت نبود.

اسفندیاری ادامه داد: در صفحات 371 و 372 از جلد 17 مجموعه آثار استاد مطهری آمده است: خونین شدن صحرای عاشورا به این دلیل بود که امام حسین (ع) می‌خواست تعداد شهدا را افزایش دهد و سلب مشروعیت از حکومت امویان زمان کند و در جای دیگر در صفحه 539 و 547 می‌گوید: امام درصدد به دست آوردن حکومت بود و می‌خواست زمام امور را به دست گیرد، که به نظر می‌رسد استاد در این زمینه به نظر قطعی نرسیده بود و این دو سخن در تناقض با هم است که صالحی نجف‌آبادی نیز نسبت به آن نقد داشته است.