به گزارش کرب و بلا به نقل از ایکنا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: اگر حرکت مختار کذب بود، نباید تائید ضمنی امام سجاد (ع) و اهل بیت (ع) را با خود داشته باشد و وقتی بحث قیام مختار مطرح شد کلیت قیام تائید شد.

قاسم خان‌جانی گفت: شخصیت مختار آنگونه که باید تا به امروز شناخته نشده است.

این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: در مجموع دو موضع‌گیری نسبت به شخصیت مختار وجود دارد. نخست، گزارش‌های تاریخی اهل سنت که در برخی موارد مختار را کذاب معرفی می‌کنند و دوم، قضاوت نادرست و شتابزده بعضی از شیعیان نسبت به مختار.

او ادامه داد: گرچه در میان شیعیان نگاه‌ها نسبت به مختار عموما مثبت است، اما بسیاری از شیعیان معتقدند مختار چندان با صداقت عمل نکرد و می‌توانست به گونه‌ای دیگر عمل کند و حکومت را به اهل‌بیت (ع) واگذار کند.

وی در ادامه گفت: به نظر من این دو قضاوت نادرست است. موضع اول به دلیل مخالفت با اهل بیت (ع) و موضع دوم هم از روی ناآگاهی ارائه شده است.

وی افزود: مختار در قیام خود دو هدف عمده داشت نخستین انگیزه مختار خون‌خواهی از قاتلین امام حسین (ع) بود. دوم تشکیل حکومتی برمبنای آموزه‌های تشیع.

خان‌جانی همچنین گفت: اهل بیت (ع) به شدت از سوی حکومت اموی محدود شده بودند و مجبور بودند در جامعه یک سری ظلم‌ها را تحمل کنند و حاکمانی چون یزید و مروانیان را تجربه کردند.

او تصریح کرد: درست است که مختار به همه اهداف خود نرسید امابه هدف اول خود به طور کامل رسید.

او تاکید کرد: هرچند نحوه ی انتقام مختار و کشتن همراه با شکنجه برخی از قاتلان کربلا تا حد زیادی با آموزه‌های شیعی منافات داشت، اما اصل انتقام او مورد تائید ائمه قرار گرفت.

وی در ادامه گفت: بعضی از بدبینی‌ها باعث شده است به قیام مختار خدشه وارد شود. یکی از بدبینی‌ها این است که چرا مختار مستقیما سراغ امام سجاد (ع) نرفت و خود را نماینده «محمد حنفیه» معرفی کرد؟ به عبارت دیگر چرا مختار مستقیم با امام سجاد (ع) تعامل برقرار نکرد؟ بنا به این دلایل بعضی‌ها به راحتی می‌پذیرند که هدف مختار ریاست طلبی برای خود بود، اما به نظر می‌رسد این نظر چندان قابل قبول نباشد.
وی تصریح کرد: امام سجاد (ع) در آن برهه تاریخی در محدودیت‌هایی به سر می‌بردند که نمی‌توانستند حرکت را دنبال کنند و کسی را به عنوان نماینده بفرستند.

وی همچنین گفت: نباید از انگیزه مختار از زبان خود او غافل شویم. مختار به هیچ عنوان بحث دعوی امامت را مطرح نمی‌کرد و همواره خود را نماینده محمد حنفیه معرفی می‌کرد.