شما به‌عنوان مشاور فیلم سینمائی محمد رسول‌الله (ص) با این پروژه همکاری داشته‌اید، مشاوره شما در چه سطحی بوده است، آیا تنها نظر داده، متن و مشورت می‌دادید و یا نقش نظارتی هم داشتید و می‌توانستید قسمت‌هایی از کار را کم و یا زیاد کنید؟

مشاوره من برای فیلم محمد رسول‌الله (ص) رسمی نبود به این معنا که همکاری که من با این فیلم داشتم، بر اساس هیچ قراردادی کاریی نبود و مابازائی هم نداشت و این همکاری بیشتر به صورت رفاقتی و دوستانه بود و من از اول تا آخرش در این کار بودم اما خیلی نزدیک نمی‌شدم. متن‌ها را می‌دیدم و آن‌ها قبل از اینکه متن‌ها نوشته شود، گروه مطالعاتی خود را داشتند که من دخالتی نداشتم. البته آثاری معرفی کرده و یا در طراحی شهرک کمک‌هایی کرده بودم.

در مراحل ساخت هم بارها سر صحنه رفتم. قبل از نسخه نهایی هم البته فیلم را دیدم اما نهایی‌ترین نسخه را ندیده‌ام. خاطرم هستم، اصرار داشتم باید جنبه‌های ضد یهودی‌اش کم شود که بعدها هم روی این مسئله انتقاداتی هم مطرح شد، البته این جنبه‌ها خیلی نسبت به چیزی که اول وجود داشت کمتر شد. من در فیلم مختار گفته بودم که نگاه نهایی باید نگاه من باشد اما اینجا همچنین توافقی نبود و من نسخه نهایی را که اکران شد را ندیده‌ بودم.

 

برخی انتقاد کرده‌اند که برخی از صحنه‌هایی که در فیلم است، سندیت تاریخی ندارد و مواردی مانند معجزه‌ای که در کنار دریا رخ می‌دهد و یا شفابخشی پیامبر در دوران کودکی ما را به یاد حضرت عیسی (ع) و یا حضرت موسی (ع) می‌اندازد.

حتی اگر این حرف‌ها درست باشد نه تنها اشکالی ندارد، بلکه من معتقد هستم کم هست و باید بیشتر شود.

 

چرا؟

برخلاف دیدگاه قبلی‌ام که فکر می‌کردم فیلم‌ها باید اصول تاریخی را رعایت کنند، اکنون فکر می‌کنم که فیلم باید خیلی هنری و دراماتیک بوده و از جلوه‌های ویژه زیادی برخوردار باشد. این رویکرد در ایران البته مشکل دارد و متولیان دین خیلی خوش‌شان نمی‌آید؛ اما واقعیتش من به استقلال عالم هنر به‌عنوان امری تخصصی اعتقاد دارم هرچند باید مرزهای اخلاق را پذیرفت اما فکر می‌کنم فیلم و سینما، باید تابع موازین هنری روز دنیا باشد.

 

شما در یادداشتی هم نوشته‌اید که اثر هنری از اثر تاریخی متمایز است و ...

ببینید ما شاید 50 نسخه ابومسلم نامه داریم که همه باهم متفاوت است و همه داستانی است و یک جور خاص خود روایت می‌کنند. هرکدام از این نسخه‌ها، بازتاب اسلامی ایرانی است و همه شان داستانی خاص است از یک اسلام ایرانی، انقلابی، سنی نزدیک به تشیع. اگر نویسنده‌اش شیعه بود ابومسلم شیعه می‌شد و اگر او سنی بود ابومسلم سنی می‌شد و این اشکالی ندارد. مقاتل ما هم همین‌طور است و این آثار از این هم داستانی‌تر باشد، اشکالی ندارد.

موضوع هنر با تاریخ فرق می‌کند. تاریخ برای هنر فقط یک سوژه است. تعزیه‌های ما هم همین‌طور است و 99 درصد دیالوگ‌هایی که وجود دارد، دروغ است و گفته نشده است، اما من استفتائی از میرزای قمی منعکس کرده‌ام که در دفاع از تعزیه مطرح کرده است و ایشان دیدش این است که ما با تعزیه می‌خواهیم ارزش‌هایی را منتقل کنیم، میرزای شیرازی معتقد است انعکاس چهره معصوم اشکالی ندارد، بازی کردن نقش شمر، مرد بودن نقش یک زن هم اشکالی ندارد، میرزا در این زمینه انقلابی ایجاد کرده است و فهم میرزا قمی نسبت به برخی در امروز پیشرفته‌تر است.

شما فیلم نوح را دیده‌اید اصلاً چه چیزی‌اش تاریخی است؟ ده فیلم دیگر هم ممکن است برای نوح بسازید و مخاطب شما ممکن شما نظر خود را داشته باشد، این مهم است که شما با کاری هنری ارزشی را منتقل کرده‌اید مثلاً انتقاد این بود که فرض کنید موجودات عجیب و غریبی در فیلم نوح و در دفاع از محیط زیست بود که این موجودات اصلاً وجود نداشته‌اند، اما این اصلاً مهم نیست. مخاطب تا آخر فیلم حضور دارد و مهم این است که شما روح مخاطب را تسخیر کنید و بتوانید ارزش‌هایی را منتقل کنید و روح و حالش را دگرگون و متحول کنید.

 

شما می‌گویید فیلم هنری می‌سازیم که اثر بخشی بیشتری داشته باشد، حالا ممکن است شما فیلم هنری بسازید و اثربخشی معکوسی را شاهد باشید.

بعضی از کارهای هنری موفق است و برخی موفق نیست، برخی بین خواص و برخی بین مردم موفق می‌شود، اما هر ارزیابی روش‌های خاص خود را می‌طلبد، شما در سنجش یک مقاله عملی و پژوهشی باید ببینید که منبع داشته باشد، ارجاعش درست صورت گرفته و آیا کلیدواژه دارد و یا خلاصه انگلیس دارد و یا نه.

تاریخ علمی واقعی است، وقتی آن را با هنر مخلوط می‌کنیم آن را ضایع می‌کنیم. ما فقط سوژه‌ای تاریخی را مطرح می‌کنیم. گاهی به برخی فیلم‌های اجتماعی می‌گویند سیاه نمایی است، این کار بدی است. برخی ممکن است سیاه نمایی بکنند اما وقتی فیلمی از اعتیاد در جامعه سخن می‌گوید می‌خواهد خطری را در جامعه نشان دهد.

با ارزیابی تاریخی از اثر هنری، هم تاریخ زایل می‌شود هم اثر هنری و این همان اشتباهی است که ما در قرون میانه داشتیم و روش‌های علمی را با یکدیگر مخلوط کردیم. ممکن است گفته شود پس مطالعات بین‌رشته‌ای چیست که آن‌هم مرحله‌ پساتخصص بوده و نباید روش‌ها را باهم مخلوط کرد.

 

برگردیم به رستاخیز، یک بن‌بستی هم اینجا هست، گفته می‌شود پرونده رستاخیز را به خاطر حساسیت‌هایی که هست باید ببنیدم.

من سه بار این فیلم را دیده‌ام و آخرین نسخه‌ آن‌هم بر اساس اصلاحاتی است که من گفته‌ام. من به خاطر قم و دوستانی که گفتند سه بار فیلم را دیدم و خیلی از فیلم کوتاه شد اما من شخصاً مشکلی با این فیلم ندارم اما باید حساسیت‌های مرجعیت هم درک شود.

ما معضلی در قم داریم که آیا نشان دادن تصویر هتک حرمت است و یا خیر. این اختلاف در تشخیص موضوع است و ممکن است یکی بگوید بله و یا خیر و یا در تعزیه مشکلی ندارد، چون محدود است. میرزای قمی می‌گفته است اشکالی ندارد، اما بالاخره ملاحظاتی این بین وجود دارد و باعث شده است که کار به اینجا برسد.

 

در حال حاضر پژوهشی در دست دارید.

من عمدتاً در روی وضعیت علم در جهان اسلام مشغول مطالعه هستم و مقداری هم معطوف به تاریخ تشیع در ایران هستم. در خصوص مفهوم علم و اثبات گزاره‌های علمی مشکلاتی وجود دارد و در خصوص مسئله واقع‌نمایی علمی اجماع مشخصی وجود ندارد.

به نقل از ایکنا