حجت‌الاسلام رضا غلامی (رئیس مؤسسه پژوهشی علوم انسانی اسلامی صدرا) می‌گوید: هر سال که می‌گذرد به لطف الهی بر ابعاد و عمق مراسم عظیم عزاداری حسینی (ع) به ویژه در دهه اول ماه محرم افزوده می‌شود.
 
شور حسینی در عمق قلب جوانان ما خانه کرده است. محرم که می‌رسد همه با هر سر و شکلی، منقلب می‌شوند و با مختصر نام و یادی از حسین (ع) اشک از چشمانشان سرازیر می‌شود. کشتی نجات امام حسین (ع) راه افتاده و فوج فوج همه خصوصاً جوانان را سوار می‌کند. ما در حال غرق شدن در دریای طوفانی و مواج دنیا هستیم و فقط کشتی حسینی است که در این وضع می‌تواند ما را از مرگ حتمی نجات دهد.
 
همه باید توجه کنند، دشمن از گسترش فزایندۀ گرایش جوانان به مجالس حسینی (ع) به وحشت افتاده است. تا زمانیکه جوانان ما حسینی (ع) باشند، هیچ قدرتی قادر به از پا درآوردن این کشور و حاکم کردن مجدد نظام طاغوت در ایران نخواهد بود. امام راحل فرمود، ما هر چه داریم از مجالس حسینی است. بله، حقیقتاً ما هر چه داریم از این اشک ریختن‌ها و سینه زدن‌هاست.

گر تمام عمرمان هم اشک بریزیم و بر سر و سینه بزنیم و از خداوند چندباره برای این کار عمر دوباره بگیریم و آن را هم صرف عزاداری کنیم، معلوم نیست گوشه‌ای از این مصیبت را نیز درک کرده و ذره‌ای از حق آن را ادا کرده باشیم

مبادا کسی فریب شیاطین را بخورد و بگوید این مجالس و این عزاداری‌ها به چه دردی می‌خورد؟! بهتر است بگوییم، اگر چیز بدرد خوری در زندگی ما وجود داشته باشد، همین برپایی و شرکت در مجالس حسینی است. همین سیاه‌پوشی‌ها و همین دسته‌های سینه‌زنی است. همین به کوچه و خیابان ریختن‌ها و بر سر و سینه زدن‌هاست.
 
شیاطین می‌گویند، چرا برای اتفاقی که هزار و چهارصد سال پیش افتاده است اشک می‌ریزید و بر سر و سینه می‌زنید؟ در جواب می‌گوییم، اولاً مصیبتی که بر حسین (ع) و اهل بیت شریف امام (ع) وارد شد، آنقدر عظیم بود و هست که اگر تمام عمرمان هم اشک بریزیم و بر سر و سینه بزنیم و از خداوند چندباره برای این کار عمر دوباره بگیریم و آن را هم صرف عزاداری کنیم، معلوم نیست گوشه‌ای از این مصیبت را نیز درک کرده و ذره‌ای از حق آن را ادا کرده باشیم.
 
ضمن آنکه این مصیبت با هیچ مصیبتی قابل مقایسه نیست. بر مسلمانان مصیبت زیاد وارد شده است اما هیچکدام با مصیبت حسینی نمی‌تواند هم‌وزن تلقی شود. بعضی‌ها به غلط مصیبت شهادت مجاهدان فی سبیل الله در دفاع مقدس و غیره را با مصیبت شهادت امام حسین (ع) مقایسه می‌کنند لکن مصیبت کربلا کجا و مصیبت‌های ما کجا؟ ثانیاً ما با این اشک ریختن‌ها و سینه زدن‌ها اعلام می‌کنیم خون گرم حسینی در رگ‌های جوانان ما جاری است و محال است اجازه دهیم حادثه کربلا دوباره در تاریخ تکرار شود.
 
برادران و خواهران، هر یک ریالی که به درستی صرف مجالس حسینی (ع) می‌شود، هزاران برابر زایش دارد و جامعه را از فقر و فلاکت حقیقی نجات می‌دهد. شیاطین می‌گویند بیایید به جای پول خرج کردن برای مجالس حسینی، به فقرا کمک کنید. این در حالی است که توجه داشته باشید، اگر مجالس حسینی (ع) که اتفاقاً عمده آنها را همین پابرهنه‌های جامعه ما برپا می‌کنند نبود، سرچشمه انفاق و کمک به نیازمندان نیز خشک می‌شد و دیگر انگیزه‌ای برای کمک به آنها باقی نمی‌ماند. در حقیقت، همین مجالس حسینی است که پایه و اساس رسیدگی به محرومان جامعه را گذاشته و روز به روز آن را تقویت می‌کند.از طرف دیگر بدانیم، اگر عشق حسین (ع) در قلب کسی نجوشد، گوهر انسانیت در قلب او می‌میرد و در واقع، این عشق حسینی است که کرامت خالصانه و بی‌ریا را در قلب انسان‌ها زنده نگاه داشته است.
 
همچنین مبادا فریب شیاطین را بخوریم و بگوییم عوام که فلسفه عاشورا را متوجه نمی‌شوند و فقط از سر ترحم و دلسوزی اشک می‌ریزند، پس چه فایده؟ عزیزان، همین دلسوزی‌ها مقدمه فهم جوهر عاشورا و نهضت حسینی (ع) است ضمن آنکه خیلی اوقات، برخلاف ظاهر، عوام چنان فهم عمیقی از قضیه کربلا دارند که صدها نخبه و آدم تحصیل کردۀ پرادعا، از یک صدم چنین فهمی نیز برخوردار نیستند.

امروز آنچه در دنیای اسلام رقم می‌خورد برای ما فوق‌العاده مهم و سرنوشت‌ساز است و نمی‌تواند در مجالس عزاداری به آن کم عنایتی شود
 

در طول تاریخ نیز این مسئله بارها ثابت شده است به طوریکه عامه در خیلی جاها از خاصه در درک اوضاع، در جهت دفاع از اسلام و تبعیت از امام (ع) جلو افتاده‌اند. 
 
این روزها در کنار رشد چشم‌گیر و حقیقتاً  بی‌سابقه مجالس عزاداری، برخی انحرافات و بدعت‌ها نیز به چشم می‌خورد که نگران کننده است.
 
با این وجود، نباید به هیچ وجه از ترس انحرافات، برپایی مجالس امام حسین (ع) را با محدودیت روبرو کنیم. خیر، مجالس باید بر اساس سنت‌های حسنه مردم ایران با شکوه و بی کم و کاست برگزار شود، در عین حال جلوی انحرافات نیز گرفته شود. اساساً هنر هیأتی‌ها خصوصاً روحانیت جلیل‌القدر که ستون خیمه عزاداری‌ها به شمار می‌روند، این است که بدون ایجاد محدودیت در برنامه‌ها و خشکاندن انگیزه‌ها و از طریق ایجاد بصیرت در بین جوانان و نشان دادن خط دشمن درونی و بیرونی در این زمینه، عیوب را گام به گام و با ظرافت و هوشمندی رفع کنند.

دسته‌ها می‌بایست با سر زدن به مساجد، تکایا و از همه مهم‌تر، منزل شهدا و آسایشگاه جانبازان، فضای شهر و محله را حسینی و کربلایی کنند. در دهه اول محرم باید شهر و روستای ما کاملاً متفاوت شود و این تفاوت، هم با سیاه‌پوش کردن و به اهتزاز درآوردن پرچم حسینی (ع) و هم با آمدن دسته‌ها به بیرون و انجام علنی عزاداری محقق می‌شود. در این بین، آمدن دسته‌های عزاداری در کوچه و خیابان خیلی مهم است. مبادا کسی به اسم ایجاد ترافیک و غیره آمدن دسته‌ها به کوچه و خیابان را کم‌رنگ کند، خیر، دسته‌ها مانند گذشته باید بیرون بیایند و پلیس هم وظیفه دارد برای کاهش تبعات ترافیکی، دسته‌ها را همراهی کند.
 
یک مسئله مهم دیگر نیز پیوند خوردن شرایط روز انقلاب و دنیای اسلام با اشعار مداحان اهل بیت (ع) است. امروز آنچه در دنیای اسلام رقم می‌خورد برای ما فوق‌العاده مهم و سرنوشت‌ساز است و نمی‌تواند در مجالس عزاداری به آن کم عنایتی شود.
 
قضیه مبارزه با جلّادان بی‌دین داعشی و دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه و عراق و شهدایی که هر روز در لبنان، عراق، ایران و غیره تشییع می‌شوند باید در اشعار مداحان ظهور و بروز پیدا کند. این بچه‌ها برای پاسداری از حرم اهل بیت ( ع) پا بر همه تعلقات دنیوی خود گذاشتند و جان شیرین خود را فدا کردند.
 
مگر کجای تاریخ این جنس پاسداری غیرتمندانه از حرم اهل بیت (ع) را سراغ داریم که این جان‌فشانی‌ها را امری عادی در نظر گرفته و در برابر آن سکوت کرده‌ایم؟ یا قضیه یمن و جنایاتی که در سایه سکوت مجامع بین‌المللی علیه مردم مظلوم یمن به ویژه کودکان و زنان می‌شود و خیلی چیزهای دیگر. این‌ها باید در اشعار مداحان عزیز کاملاً  نمود پیدا کند و البته تا حدی این اتفاق افتاده است.