وقتی می‌خواهید محرم را در متن جامعه دیروز جستجو کنید ناخودآگاه به شمال، مرکز، شرق، غرب و جنوب ایران کشانده می‌شوید. کتاب‌ها شما را به سرزمین‌های دور و نزدیک می‌برند و شما پا به پای راوی به بطن سنت‌ها و آئین‌ها می‌روید. صدای ناله و شیون شیعیان ایران را از دل قرون گذشته می‌شنوید؛ ناله و شیونی که آرام آرام با سنت‌ها و آداب ایرانی آمیخته می‌شود تا فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین(ع) در دل تاریخ محو نشود. فریادی که گاه در سینه عزاداران و گاه در شمشیر تعزیه‌خوان‌ها جاری می‌شود.

اوج عزاداری‌های خوزستانی در ماه‌های محرم و صفر

جستجوی آداب شهرهای ایران در ماه محرم ما را با کتاب «خوزستان و تمدن دیرینه آن» نوشته  ایرج افشار سیستانی پیوند داد. کتاب دو جلدی که صفحاتی از جلد دوم آن به سوگواری اهل خوزستان در ماه محرم اختصاص دارد. وی ایران‌شناس و پژوهشگری از دیار زابل است که بیش از پنجاه کتاب در زمینه‌های گوناگون مردم‌شناسی، زبان‌شناسی و جغرافیای تاریخی ایران را تالیف کرده است.

نویسنده در کتاب خود تحقیقی مفصل و همه‌جانبه درباره سرزمین خوزستان انجام داده است. این کتاب دوجلدی که در 14 بخش و 55 فصل تنظیم شده است ویژگی‌های مختلف استان خوزستان نظیر جغرافیای طبیعی، زندگی و سابقه تمدن، تاریخ، آثار باستانی، تقسیمات کشوری، ترکیب نژادی، سوانح طبیعی، حوادث سیاسی، نام‌آوران، عشایر و طوایف و شاخص‌های اجتماعی این سرزمین کهن‌سال را به تفصیل برمی‌شمرد.

افشار سیستانی به عزاداری در نگاه نخست به شکل عمومی پرداخته و نوشته است: «مراسم عزاداری در ماه‌های محرم و صفر، رمضان به اوج خود می‌رسد. در این ماه‌ها، و به ویژه در دهه اول محرم، دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی در کوچه‌ها و خیابانها به راه می‌افتند. در ماه‌های دیگر مجالس در مسجدها و حسینیه‌ها و خانه‌ها برگزار و روضه‌خوانی‌های زنانه و مردانه برپا می‌شوند.»

تمرین شمشیربازی کودکان برای عزاداری محرم

در سطور دیگری از کتاب سخن از علاقه ویژه دیار خوزستان به امام حسین (ع) است، در این رابطه می‌خوانیم: «اهالی خوزستان به عزاداری ماه محرم علاقه‌مندند. روی این اصل از روز اول محرم همه خود را جزو سربازان حضرت‌ سیدالشهداء می‌دانند کودکان و نوجوانان از چند روز قبل از محرم، به تمرین شمشیربازی می‌پردازند و خود را برای روزهای محرم آماده می‌کنند. در عزاداری‌ها از عَلم، نخل، شیدونه و مشعل استفاده می‌شود»

مولف پس از ترسیم یک فضای کلی از عزاداری در خوزستان سراغ ابزار استفاده شده در سوگواری‌های این دیار می‌رود و درباره علم می‌نویسد: «عَلَم: علم یا جریده عبارت است از چوبی به ارتفاع 10 متر و قطر 10 سانتی‌متر که پارچه‌های دومتری سیاه، به فاصله‌های معین، از بالا تا پیین یا بند به آن بسته و یک شبکه (پنجه) برنجی یا نقره‌ای بر نوک آن وصل است. این عَلَم به نام عَلَم حضرت عباس معروف است. از هنگامی که چوب آن برای بستن پارچه به میدان می‌آورند، مردم جمع می‌شوند و با ساز و دهل و صلوات وارد میدانش می‌کنند.»

یکی از ابزارهای استفاده شده در خوزستان نخل است که در توصیف آن با اشاره به معروف‌ترین نخل دزفول می‌خوانیم: «نَخل: نخل را برای تشبیه به ایوان‌های طلایی اماکن متبرکه می‌سازند و عبارت است از سطحی از تخته که اطراف آن را دندانه‌های تخته‌ای احاطه کرده و شکل آن مانند ایوان‌های قدیم است که روی آن با رنگ اکلیل نیت یافته و ارتفاعش حداکثر 6 و عرض آن 3 متر است. یک ایوان دیگر در مقابل آن به فاصله 3 متر می‌نهند و با چوب هر دو را به یکدیگر وصل می‌کنند. وسط آن را خالی نگاه می‌دارند. روی این چوب‌ها را با پارچه‌های رنگارنگ زینت می‌دهند و در انتهای نوک این نما، یک شبکه رنگینی نصب می‌شود. این نخل حاشیه‌ای در زیر و چهارپایه دارد که آنها را بر روی چهارکرسی در وسط میدان قرار می‌دهند. نخل معروف دزفول، نخل کلبی‌خان است.»

زمانی که لنگ‌داران آتش‌ها را خاموش می‌کنند

برخی ابزارهایی که در عزاداری این دیار از جنوب استفاده شده تنها مختص به این شهر است و برخی دیگر در سایر شهرهای جنوبی نیز دیده می‌شود. افشار سیستانی شیء دیگری از مراسم عزاداری را این‌گونه توصیف می‌کند و می‌گوید: «شیدونه: شیدونه تشبیهی است به ضریح و گند بالای آن و چهار گلدسته در چهار گوشه گنبد. و آن عبارت است از یک اتاق مکعب چوبی با شبکه‌های خوب و چهار گذشته ظریف کوچک و چهار گوشه آن عقب پایه‌ها. طرز حرکت دادن آن به صحرا عین مانند نخل است هر شیدونه به نام یکی از امامان یا شهدای بین‌هاشم نامیده شده است.»

آتش در عزاداری‌های ایرانیان در سوگ سالار کربلا سهم عمده‌ای به ویژه در روزهای پایانی یعنی عاشورا و تاسوعا دارد. خوزستانی‌ها آتش را به شکل مشعل در مراسم خود استفاده می‌کنند. درباره نحوه استفاده از مشعل آمده است: «مشعل: مشعل حداکثر یازده شبکه آهنی دارد که بر روی یک چوب افقی نصب شده‌اند و در وسط این چوب پایه‌ای است که مانند علم آن را بر روی ناف جای می‌دهند. ارتفاع مشعل حدود 5/1 متر و ارتفاع هر چشمه آن حدود نیم متر است. در شبکه‌ها تفاله کنجد می‌ریزند و آتش می‌زنند. مشعل‌چی به دنبال سینه‌زنان حرکت می‌کند و هنگامی که به مجلسی می‌رسند، در وسط سینه‌زن‌ها قرار می‌گیرد و آهن دهل و سرنا مشعل را حول محور خود به چرخش درمی‌آورد. در اثر این چرخاندن، آتش بر روی سینه و زنان و فرش‌ها می‌رسد که لنگ‌داران آنها را خاموش می‌کنند»