بدون شک سعدی از بزرگترین شعرای فارسی زبان است. پس از فردوسی که با سرایش شاهنامه، زبان فارسی را تثبیت و از نابودی‌اش جلوگیری کرد، سعدی دومین معلم بزرگ زبان فارسی است. در حقیقت پس از گذشت ششصد سال از زمان سعدی، ما هنوز به شیوه‌ای نزدیک به شیوۀ سعدی سخن می‌گوییم. سبک او سهل و ممتنع است. یعنی واژه‌ها و جمله‌ها را در نهایت زیبایی و روانی به کار می‌برد، به گونه‌ای که قابل تقلید برای دیگران نیست.

سعدی ابتدا بوستان را سرود و کمی بعد گلستان را نوشت. کتاب بوستان شامل حکایات اخلاقی و به شعر است. گلستان، ترکیبی از شعر و نثر مسجع است. هردوی این کتاب ها به همراه غزلیات و قصاید سعدی، بارها و بارها تقلید شده‌اند؛ ولی هیچ مقلدی نتوانست به مرتبه و مقام سعدی برسد.

دربارۀ تصنیف گلستان، حکایت جالبی در دیباچۀ کتاب وجود دارد. طبق این حکایت، روز اول اردیبهشت، سعدی به باغ یکی از دوستانش می‌رود و شب را آنجا بیتوته می‌کند.

همان شب و تحت تأثیر سخنان دوستانش، تصمیم به نگارش کتاب می‌گیرد و با اعلام این تصمیم، دوستانش را شاد می‌کند:

«اول اردیبهشت ماه جلالی

بلبل گوینده بر منابر قضبان

بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی

همچو عرق بر عذار شاهد غضبان

...

به چه کار آیدت ز گل طبقی

از گلستان من ببر ورقی

گل همین پنج روز و شش باشد

وین گلستان همیشه خوش باشد»

پیش‌بینی سعدی در مورد ماندگاری کتابش به حقیقت پیوست. کتاب گلستان قرن‌ها به عنوان یکی از بهترین نثرهای فارسی در مدرسه‌ها و مکتب‌ها تدریس می‌شد و گاهی دانش‌آموزان را به حفظ دیباچۀ آن تشویق می‌کردند. انتخاب اول اردیبهشت به نام روز سعدی هم به دلیل همین بخش از گلستان است.

در آثار سعدی هم مانند اغلب شعرا، اشعاری در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وجود دارد و بعضا در اشعاری به مدح ائمۀ معصوم علیهم‌السلام نیز پرداخته است. در این ابیات ارادت او را به اهل بیت (ع) می‌بینیم:

کس را چه زور و زهره که وصف علی کند

جبار در مناقب او گفته هل اتی

 

زورآزمای قلعۀ خیبر که بند او

در یکدگر شکست به بازوی لافتی

 

مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود

تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا

 

شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود

جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا

 

دیباچۀ مروت و سلطان معرفت

لشکر کش فتوت و سردار اتقیا

 

فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست

ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی

 

پیغمبر، آفتاب منیرست در جهان

وینان ستارگان بزرگند و مقتدا

 

یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه

یارب به خون پاک شهیدان کربلا

 

یارب به صدق سینۀ  پیران راستگوی

یارب به آب دیدۀ مردان آشنا

 

دل‌های خسته را به کرم مرهمی فرست

ای نام اعظمت در گنجینۀ شفا

 


مطالبی که پیشنهاد می شود در همین راستا حتما بخوانید:

ای ساربان آهسته ران، کارام جانم می‌رود