نامش «درویش جوانمردی» است و از سال 1320 تا 1378 هنگامی که قوای جسمی به او اجازه نشستن بر اسب را می داد، جوانمردانه نقش شخصیتی را بازی کرد که او را اصلا دوست نداشت. 

او اهل شهرستان ممسنی در غرب شیراز است که در گفت و گو با ایرنا از آن سال ها این گونه یاد می کند: «باور کنید شبیه خوانی شمر بسیار سخت تر از ایفای نقش شخصیت هایی چون امام حسین (ع) و یاران بزرگوار ایشان است چون باید نقش کسی را بازی کنی که او را اصلا دوست نداری و او را به عنوان پلیدی و روسیاهی می شناسی.»

به گفته این هنرمند آیین کهن تعزیه، بازی خشن او باعث می شد که مظلومیت یاران امام حسین (ع) بیشتر نمایان شود و همین امر دل بسیاری از عزاداران را به درد می آورد و سرشک اندوه از دیدگان آنان جاری می ساخت. 

جوانمردی بر این باور است، «کسی که در نقش شمر بازی می کند باید به گونه ای واقعی ایفای نقش کند که مظلومیت یاران حسین (ع) و خوی ددمنشانه یزیدیان به درستی آشکار شود.»

«شمر بن فرط ضیابی کلابی» معروف به «شمربن ذی الجوشن» فردی از طایفه بنی کلاب بود؛ برای وی اسامی دیگری چون اوس یا شرحبیل نیز بیان شده است. او نخست از یاران علی بن ابی طالب (ع) در جنگ صفین بود ولی با گذشت زمان به لشکر خوارج پیوست و در سال 61 هجری قمری در واقعه عاشورا در لشکر عبیدالله بن زیاد قرار گرفت.

در روز عاشورا شمر فرمانده پیاده های لشکر کوفه بود و در آخرین ساعت های روز دهم محرم سال 61 هجری قمری در واقعه کربلا حضرت حسین بن علی (ع) را به شهادت رساند؛ بنا بر روایات تاریخی پنج سال بعد شمر در جریان قیام مختار ثقفی در مصاف با مختار به هلاکت رسید.

توصیف جوانمردی از 58 سال شبیه خوانی شمر اینگونه است: من چون بسیار خشن بازی می کردم و کسانی که به عنوان یاران امام حسین (ع) نقش آفرینی می کردند را با شدت تمام آزار و اذیت می کردم، همواره مردم مرا به چشم یک شمر واقعی می دیدند و حتی بارها تماشاگران مرا کتک زدند؛ در سال 48 یکی از بانوان تماشاگر با پرتاب سنگ فک مرا شکست.

این هنرمند پیشکسوت هنر تعزیه که اکنون گرد پیری بر سیمایش نشسته است، می گوید: در سال 79 کهولت سن اجازه نداد تا بار دیگر پا در میدان تعزیه بگذارم و به همین خاطر لباس و کلاه خود سرخ رنگ مخصوص تعزیه را به «حسین جمشیدی» اهدا کردم تا نیروی جوان تری نقش شمر را بر عهده گیرد.

جوانمردی را اهالی شهرستان ممسنی از سوارکاران قدیمی و توانا می شناسند؛ او در بین مردم به بازی خشن معروف است و به اعتقاد بسیاری از پیشکسوتان تعزیه، کسی به اندازه او اینقدر نقش شمر را خشن، سریع و چابک بازی نکرده است.

این پیشکسوت تعزیه با تواضعی قابل ستایش از یکی دیگر از هنرمندان تعزیه که همانند او در نقش شمر ایفای نقش می کرد، چنین یاد می کند: مرحوم رضا قاسمی از هنرمندان تعزیه هیات روستای گچگران ممسنی بود و بسیار زیباتر از من در این نقش ظاهر می شد و من در آن زمان که جوان و فعال بودم با زنده یاد قاسمی ارتباط بسیار صمیمی داشتم و هر دو از تجربیات یکدیگر استفاده می کردیم. 

این هنرمند سالخورده تعزیه به جوانانی که در این هنر فعال هستند توصیه می کرد، در کنار رقابت سالم با هم تعامل داشته باشند زیرا اینک فضای رقابتی در این هنر مطلوب نیست و این مساله نیازمند اصلاح است. 



* پیشکسوتان تعزیه و پیرغلامان حسینی را فراموش نکنیم

جوانمردی باوجود سالخوردگی اما هنوز دل در گرو هنر تعزیه دارد و دغدغه اش را از خطر فراموش شدن این هنر چنین بیان می کند: متاسفانه پیشکسوتان تعزیه و پیرغلامان حسینی در شهرستان ممسنی فراموش شده اند، در حالی که متولیان فرهنگی می توانند از تجربه کسانی که سال ها در این عرصه معنوی فعال بودند، به بهترین نحو بهره گیرند تا آیین های مذهبی با کیفیت بهتری برگزار شود.

وی وجود پیشکسوتان را در هیات های عزاداری ضروری دانست و گفت: اگر آنان در هیات های سوگواری نباشند، حرمت این هیات ها آن گونه که باید حفظ نمی شود. 

جوانمردی همچنین به سنتی که سال ها پیش در شهرستان ممسنی اجرا می شد اشاره کرد و بیان داشت: در آن سال ها رسم بر این بود که در شب سیزدهم محرم آیین تعزیه در شهر نورآباد (مرکز شهرستان ممسنی) اجرا شود ولی متاسفانه سال هاست که این رسم برداشته شده است و آیین های عزاداری بعد از غروب عاشورا در این شهرستان برچیده می شود.

این پیشکسوت تعزیه معتقد است، عزاداری واقعی باید بعد از عاشورا باشد و حداقل باید تا شب سیزدهم محرم ادامه یابد.