فقط یک حالت دارد. همان یک حالت است که اثر دارد. که معجزه می کند. که زیر و رو می کند. که شوق می آفریند.

وجودت سوال می شود که  واقعا آیا فقط همین یک ترکیب است که این چنین است؟! جا به جایشان کنم بی اثر می‌شود؟! بی‌معنی می‌شود؟! بی‌فایده می‌شود؟!

بسم الله! جا به جایشان کن!...

دیدی که بی اثر شد؟! که بی‌معنی شد؟! که بی‌فایده شد؟!

باز هم دلت قرص نیست؟! عیبی ندارد! این سه حرف را بردار و جایش سه حرف دیگر بگذار. ترکیب بساز. هرجور که دلت خواست. هرجور که فکر می کنی بهترین است. هر حالتی که ممکن است اثر داشته باشد. معنا داشته باشد. فایده داشته باشد.

کم آوردی؟! نتوانستی شبیه اش بسازی؟! تنوانستی به سه حرف، معنایی بالاتر از آن ترکیب ببخشی؟!

خیلی خوب است! عجز خوب است. ناتوانی خوب است. فقر خوب است. حالا که فهمیده‌ای جز همان، هر چه باشد بی‌اثر است. بیمعناست. بی فایده است. به سرزمین حیرت خوش آمدی! گویی هدف، حیرت است. بُهت است. تسلیم شدن است. تسلیم امرِ خالق. خالقی که مخلوقی آفریده است که دیگر مخلوقات را مبهوت می کند. علمش. قدرتش. نگاهش. آثارش. مهربانی اش... گویی پروردگارت با این خلقتش دارد قدرت نمایی می کند... سبحان الله...

  «ع»، «ل» و «ی» در کنار هم اشارت می‌کند به او. دل می‌برند این سه حرف کنار هم.  دوست داری همان یک ترکیب خاص را مدام تکرارش کنی.

حق داری! با خودت تکرار کن «علی» «علی» «علی»...

وابسته شده ای به این اسم؟!

حق داری حضرت ارباب هم وابسته بود به این اسم!

اربابت گفت: اگر خداوند صد پسر به من بدهد نام تک تک شان را علی می گذارم!