رسول رحمت صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و‌ سلم، اهل بیت خود را در میان امت خود نهاد و از آنان چیزی جز مودت آن‌ گرامیان را نخواست[1]؛ آنان حجج الهی بودند که اقامه شدند و امت پیامبر در مورد شان مورد آزمون قرار گرفتند.

 آزمون اول پس از وفات رحمت عالمیان (ص) محقق شد:

جانشینی امیرالمومنین علیه‌السلام را روا ندیدند و دست‌هایش را بستند و او در اوج غربت، تنها و مظلوم باقی ماند؛ اما در کنار این جریان کسی هست که حجت را بر همگان تمام می‌کند چرا که شباهتش با رسول خدا (ص) انکار ناشدنی است [2]او صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیهاست که شب‌ها همراه با امیرالمومنین (ع) به در خانه مهاجر و انصار رهسپار می‌شد تا به آن‌ها غدیر و حق جانشینی علی ابن ابی طالب (ع) را یادآور شود.

اما کسی پاسخ نمی‌دهد و مولای ما اول مظلوم عالم می‌شوند.[3]

اما باز فرصتی دوباره به انسان‌ها داده شده و آزمون دوم در کربلا هویدا می‌شود؛ آن زمان که فریاد «اَما مِن مُغیثٍ یُغیثُنا» حجت الهی در عالم، همگان را به نصرت فرامی‌خواند.[4] واینجا باز هم حجتی اقامه می‌‌شود و آن زمانی است که حجه‌الله محاسن شریف خود را بر دست گرفته و دست دیگر به سوی آسمان اَشبَهُ الناس به رسول الله (ص) -علی‌اکبر (ع)- را راهی میدان می‌کنند.[5]

و باز کسی پاسخ نمی‌دهد و مولای ما اول غریب عالم می‌شود.

و باز فرصتی دیگر برای ما فراهم می‌شود و آزمون سوم در دوران غیبتِ آخرین حجت الهی در حال رخ دادن است. دورانی که مردمان عادت کرده‌اند به ندیدنش و بی او زندگی کردن؛ اویی که شبیه ترین است ظاهرا و باطنا به پیامبر خاتم (ص).[6]

و باز کسی پاسخ نمی‌دهد و مولای ما آواره، رانده شده، غریب، یکه،  تنها و دور از خانواده می‌شود...جان‌ها به فدایش[7]

ما در کجای این آزمون ایستاده‌ایم؟