در این نوشتار متن نامۀ دوم امام حسین علیه‌السلام و ماجراهای تاریخی پیرامونش به مردم کوفه آورده شده است.

بـسـم اللّه الـرحـمن الرحیم

من الحسین بن علی علیه‌السلام‌  الى وجوه اخوانه المؤمنین والمسلمین، سلام‌علیکم، فانی احمد اللّه الذی لا اله الا هو، اما بعد: فان کتاب مسلم بن عقیل جانی یخبر فیه بحسن رایکم و اجماع ملاکم على نصرنا والطلب بحقنا، فسالت اللّه ان یحسن لنا الصنیع و ان یصیبکم على ذلـک اعـظـم الاجـر و قـد شـخصت الیکم عن مکه یوم الث لا ثالثمان مضین من ذی الحجه یوم الـتـرویـه، فـاذا قـدم عـلیکم رسولی فانکمشوا فی امرکم وجدوا، فانی قادم علیکم فی ایامی هذه، والسلام علیکم.

حـضـرت نامه را از منزلگاه حاجر1 از بطن الرمه براى مردم کوفه فرستادند. حامل نامه، قیس بن مسهر صیداوى است. نامه وقتى نوشته شده که هنوز از شهادت مسلم، خبرى به امام علیه‌السلام‌ نرسیده بود. سیدالشهدا  علیه‌السلام‌ در این نامه پس از حمد و ثناى الهى مى‌فرماید: نامه مسلم که حاکى از اتحاد و اتفاق و گرفتن حق ما بود، رسید. از خداوند متعال مى‌خواهم که کـارهـاى مـا بـه خوبى انجام گیرد و به شما هم اجر و مزد فراوان عنایت فرماید من روز سه‌شنبه، هـشـتـم ذیحجه، مصادف با روز ترویه، از مکه خارج شدم و چون فرستاده‌ام نزد شما آمد، در انجام کارهاى خود کوشش کنید که همین روزها به شما ملحق مى‌شوم. والسلام

سرنوشت قاصد

قـیـس بن مسهر با عجله به طرف کوفه حرکت کرد تا نامه حضرت را به مردم برساند، چون به قـادسـیـه رسـیـد، مواجه با مأمورین فراوان به فرماندهى حصین بن نمیر شد که راه‌ها را کـنترل و افراد را بازرسى مى‌کنند، وقتى قیس را بازرسى بدنى کردند، نامه حضرت را پاره کرد که به دست مأمورین نیفتد، لذا او را دست بسته به نزد ابن زیاد آوردند. عبیداللّه: چرا نامه را پاره کردى؟

قیس: تا از مضمون آن مطلع نشوى!

عبیداللّه: نامه براى چه کسانى بود؟

قیس: اسامى آنان را نمى‌دانم.

عبیداللّه: اکنون که حاضر به معرفى آنان نیستى، پس بالاى منبر برو و از حسین  علیه‌السلام‌ بدگویى کن.

قیس بالاى منبر رفت و گفت: ایـهـا الـناس، ان الحسین بن علی (علیه السلام) خیر خلق اللّه وابن فاطمه بنت رسول اللّه (صلی‌ الله علیه‌ و آله)، انا رسوله الیکم و قد فارقته بالحاجر فاجیبوه، ثم لعن عبیداللّه بن زیاد و اباه و صلى على امیرالمؤمنین علیه‌السلام‌؛ اى مـردم! بـه راسـتـى کـه حـسـیـن‌بـن‌على علیه السلام‌ـ بهترین خلق خداوند و پسر فاطمه دختر رسول صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ است من فرستاده او به سوى شما هستم من در حاجر؛ از او جدا شدم؛ پس اجابت کنید او را. سپس قیس؛ عبیداللّه بن زیاد و پدر او را لعنت و بر على علیه‌السلام‌ دورد فرستاد. لـذا بـه دستور ابن زیاد، قیس را بالاى قصر بردند و از همان‌جا به زمین انداختند و بدن شریفش، قطعه قطعه شد.

اطلاع امام علیه‌السلام‌ از شهادت قیس

حـضـرت، چون به عذیب هجانات 2 رسید با طرماح برخورد و خبر شهادت قیس را دریافت کردند. با شنیدن این خبر، حضرت بسیار متأثر شد: اشک در چشمان حسین علیه‌السلام‌ جارى شد و آیه شریفه منهم من قضى را تلاوت فرمود، آنگاه دعا کـرد که خدایا! جایگاه ما و آنان را بهشت قرار بده و رحمت خود را شامل ما بفرما و بیشترین پاداش را نصیب ما بگردان. 3

کوفه  ,حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام‌

نـامـه سیدالشهدا  علیه‌السلام‌ نشان مى‌دهد که مردم کوفه تا مدت زیادى بر عهد و پیمانى که بسته بودند، وفادار ماندند، منتها از روزى که نعمان‌بن‌بشیر از حکومت کوفه معزول و به جاى او عبیداللّه‌بـن‌زیاد منصوب شد و جو ترور، خفقان و وحشت را ایجاد نمود، مردم ترسیدند و مسلم را تنها گـذاشـتـنـد و الا شـهـر کـوفـه و مردم آن، مورد تمجید ائمه  علیه‌السلام  قرار گرفته‌اند و به عنوان حرم امـیـرالـمـؤمـنـیـن علیه‌السلام‌  مـعـرفـى شـده اسـت و روایـات مـتعددى در فضیلت کوفه وارد شده، از جمله: الکوفه روضه من ریاض الجنه؛ کوفه، باغى از باغ‌هاى بهشت است.

عـبـداللّه بن ولید مى‌گوید: در زمان مروان، بر امام صادق  علیه‌السلام‌ وارد شدم، حضرت فرمود: از کدام شهر هستى؟

عرض کردم: از کوفه. هـیـچ شـهر و محلى نیست که به اندازه کوفه، به ما علاقه‌مند باشند، خداوند شما را هدایت کرد و شـمـا مـا را اجـابـت کـردید در حالى که دیگران با ما عداوت کردند، شما ما را تصدیق، اما دیگران تکذیب کردند. شما از ما پیروى، ولى دیگران مخالفت نمودند، خداوند حیات و ممات شما را با ما قرار بدهد. 4

منبع: تبیان-کتاب نامه‌ها و ملاقات‌هاى امام حسین ـ‌علیه‌السلام‌ـ

ویراستار: محمد مهدی دژپسند

 

پی‌نوشت‌ها:

_____________________________________

1. بـطـن الـرمـه سرزمینى وسیعى در منطقه نجداست و استراحتگاه حجاج بصره و کوفه بوده و یکى از مناطق آن، به نام حاجر بوده است.

2. عـذیـب هـجـانات محل تربیت و پرورش اسبان نعمان، مالک حیره بوده و چهار منزل تا کربلا فاصله داشته است.

3. اعیان الشیعه، 1/594 / ابصار، 65 / الامام الحسین ـ‌علیه‌السلام‌ـ و اصحابه، 1/65 / حیاه الحسین ـ‌علیه‌السلام‌ـ، 3/62.

4. سفینه، کوف /  بحارالانوار، 25/215.