علما و رجال شناسان شیعه برای روشن ساختن این ابهام و در مقام دفاع از محمد‌بن‌حنفیه دلایلی را مطرح کرده‌اند. به اعتقاد اینان عدم شرکت ابن‌حنفیه از سر نافرمانی و مخالفت با امام علیه‌السلام نبوده و او در عدم همراهی با امام (ع) دلایل موجهی داشته است، از جمله:

1. بیماری محمدبن‌حنفیه در موقع حرکت امام (ع) از مدینه و مکه.

2. مامور بودن محمدبن‌حنفیه از جانب امام (ع) برای ماندن در مدینه.

3. مکلف نشدن محمدبن‌حنفیه از جانب امام حسین (ع) به شرکت در قیام و همراهی با آن حضرت.

دلایل مذکور مورد نقد و بررسی قرار گرفته و از نظر مؤلف گر چه محمدبن‌حنفیه از طرف امام به شرکت در قیام مکلف نشده، ولی عدم شرکت او در قیام امام شاید تخلف محسوب شده و وی به درجه «فتح» نایل نشده است.

 

محمد‌بن‌حنفیه و مخالفت امام حسین (ع) با بیعت با یزید

یزید‌بن‌معاویه پس از به قدرت رسیدن، در نخستین اقدام، از حاکمش در مدینه، ولید‌بن‌عتبه، خواست تا از مردم مدینه برای خلافت بیعت بگیرد و برای این کار از امام حسین (ع) شروع کند. تمام تلاش یزید این بود که از چند تن از مخالفان بیعت گرفته شود.[1]

به دلیل کثرت حضور امویان در مدینه، امام حسین (ع) این شهر را ناامن دید و تصمیم بر ترک مدینه گرفت. محمد‌بن‌حنفیه موقعی که از قصد امام (ع) آگاه شد به گفت و گو با امام (ع) پرداخت. بر اساس برخی نقل‌ها، وی از امام حسین (ع) خواست تا می‌تواند در بیعت با یزید کوتاهی کند و در این فرصت نمایندگانی به شهرهای مختلف بفرستد، اگر توفیقی به دست آورد، اقدام کند؛ در غیر این صورت با ماندن در مدینه مشکلی برای او پیش نخواهد آمد.[2]

محمد‌بن‌حنفیه چون تصمیم امام به خروج از مدینه را دید، به امام پیشنهاد کرد که به مکه رود تا در آن جا ببیند کار مردم به کجا خواهد کشید.

 

محمد‌بن‌حنفیه موقعی که از قصد امام (ع) آگاه شد به گفت و گو با امام (ع) پرداخت. بر اساس برخی نقل‌ها، وی از امام حسین (ع) خواست تا می‌تواند در بیعت با یزید کوتاهی کند و در این فرصت نمایندگانی به شهرهای مختلف بفرستد، اگر توفیقی به دست آورد، اقدام کند؛ در غیر این صورت با ماندن در مدینه مشکلی برای او پیش نخواهد آمد.

 

 

امام (ع) فرمود که او هم همین فکر را دارد. پس از آن وصیتی برای برادرش نوشت و هدف اصلی قیام خود را در آن یاد کرد:

«انی لم اخرج اشرا ولابطرا ولامفسدا ولاظالما وانما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ارید ان آمر بالمعروف وانهی عن المنکر واسیر بسیره جدی وسیره ابی علی‌بن‌ابی طالب.»[3]

بنا به نقل ابوحنیفه دینوری، تمامی اهل بیت امام حسین (ع) همراه وی از مدینه خارج شدند و تنها کسی که بر جای ماند، محمد‌بن‌حنفیه بود. طبق برخی نقل‌ها چون امام حسین (ع) در محمد‌بن‌حنفیه تمایلی به همراهی ندید از وی خواست بماند و اخبار مدینه را به او برساند.[4]

از اخبار دیگر برمی‌آید که در زمان اقامت امام حسین (ع) در مکه، وی نیز به آن جا آمده و بار دیگر برادر را از رفتن به عراق نهی کرده بود، وی در مکه با رفتن امام به کوفه مخالفت کرد و حتی به فرزندانش اجازه همراهی با امام حسین (ع) را نداد.[5]

سید‌بن‌طاووس به روایت از امام صادق (ع) می‌نویسد: «محمد‌بن‌حنفیه در شبی که صبح آن امام حسین (ع) می‌خواست از مکه خارج شود به نزد برادر آمد و او را از رفتن به این سفر نهی کرد و عذر و مکر و پیمان شکنی کوفیان را متذکر شد و گفت: «برادر جان شما می‌دانید که مردم کوفه با پدر و برادرت مکر کردند و من خوف آن دارم که با تو نیز همان کنند؛ اگر صلاح بدانی در مکه باقی بمان چون تو عزیزترین و ارجمندترین افراد امت هستی.» امام در جواب فرمود: «خوف دارم که یزید‌بن‌معاویه به طور ناگهانی مرا در حرم خداوند به قتل برساند و موجب هتک حرمت این خانه شوم». محمد‌بن‌حنفیه گفت: «اگر از این امر خوف داری، به سوی یمن یا بیابانی حرکت کن؛ زیرا تو در یمن محترم خواهی بود و هیچ کس به تو دسترسی نخواهد داشت. امام فرمود: «در آنچه که گفتی، فکر می‌کنم».

سحرگاه که امام حرکت کرد و این خبر به محمد‌بن‌حنفیه رسید، او به نزد امام (ع) آمد: مهار ناقه‌ای را که امام بر آن سوار بود گرفت و گفت: برادرم آیا به من قول ندادی که در پیشنهادم فکر کنی؟ امام فرمود: بلی. گفت: پس چرا در رفتن شتاب نمودی؟ فرمود: بعد از آن که رفتی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به نزد من آمد و فرمود: «ای حسین حرکت کن که خداوند می‌خواهد تو را کشته ببیند».

محمد‌بن‌حنفیه گفت: «انا لله و انا الیه راجعون. اکنون که با این حالت خارج می‌شوی چرا این زنان را با خود می‌بری»؟

امام فرمود: «رسول الله به من فرمود: خداوند می‌خواهد آنان را اسیر ببیند».[6]

 

بعضی از دانشمندان و علمای شیعی دلایلی را در مقام دفاع از محمد‌بن‌حنفیه و توجیه عدم همراهی او با امام حسین (ع) مطرح کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را به چهار دسته تقسیم نمود:

1. بیماری او در موقع قیام کربلا.

2. ماموریت داشتن از امام برای ماندن در مدینه.

3. از قبل مشخص بود که جزء شهدای کربلا نیست: چون نام او در لوح محفوظ جزء اصحاب امام حسین (ع) نبود.

4. مکلف نشدن به همراهی از جانب امام حسین (ع).

 

 

دلایل عدم شرکت محمد‌بن‌حنفیه در قیام کربلا و نقد آن

بعضی از دانشمندان و علمای شیعی دلایلی را در مقام دفاع از محمد‌بن‌حنفیه و توجیه عدم همراهی او با امام حسین (ع) مطرح کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را به چهار دسته تقسیم نمود:

1. بیماری او در موقع قیام کربلا.

2. ماموریت داشتن از امام برای ماندن در مدینه.

3. از قبل مشخص بود که جزء شهدای کربلا نیست: چون نام او در لوح محفوظ جزء اصحاب امام حسین (ع) نبود.

4. مکلف نشدن به همراهی از جانب امام حسین (ع).

 

1. بیماری محمد‌بن‌حنفیه

از دلایلی که علامه حلی برای عدم حضور محمد‌بن‌حنفیه در کربلا در جواب مهنابن‌سنان آورده است، بیماری محمد در موقع خروج امام (ع) از مدینه است. او می‌گوید: «و اما تخلفه عن نصره الحسین (ع) فقد نقل انه کان مریضا»[7]. بعضی بیماری او را چشم درد ذکر کرده‌اند.[8]

ناسخ التواریخ می‌نویسد: «محمد‌بن‌حنفیه از آن روزی که کاروان امام حسین (ع) از مدینه خارج می‌شد رنجور بود».[9]

از معاصرین هم بعضی مدعی بیماری محمد‌بن‌حنفیه در موقع حرکت امام حسین (ع) به طرف کوفه هستند. نویسنده نهج االدموع بدون بیان منابع و مآخذ می‌نویسد: «محمد‌بن‌حنفیه در اثر این که زرهی را زیادی با دست پاره کرده و به دور افکنده بود، شخصی او را چشم زد و فورا به درد دست مبتلا گردید و تا آخر عمر مبتلا بود».[10]

 

نکته شایان توجه این است که بیماری محمد‌بن‌حنفیه را اکثر منابع متاخر شیعی بیان کرده‌اند: اما در هیچ کدام از این کتب به منابع متقدم ارجاع نداده‌اند. از منابع اولیه به دست نمی‌آید که محمد در موقع حرکت امام (ع) بیمار بوده باشد.

 

 

نقد دلیل اول:

نکته شایان توجه این است که بیماری محمد‌بن‌حنفیه را اکثر منابع متاخر شیعی بیان کرده‌اند: اما در هیچ کدام از این کتب به منابع متقدم ارجاع نداده‌اند. از منابع اولیه به دست نمی‌آید که محمد در موقع حرکت امام (ع) بیمار بوده باشد. اگر او بیمار بود این منابع به این مسئله اشاره می‌کردند، حال آن که در هیچ یک از روایات مربوط به گفت و گوی محمد‌بن‌حنفیه وامام حسین (ع) اشاره‌ای به بیماری وی نشده است. در روایتی هم که امام (ع) او را به ماندن در مدینه مختار می‌کند، اشاره‌ای به بیماری او نمی‌کند: در حالی که به نظر می‌رسد که اگر محمد‌بن‌حنفیه بیمار بود، امام (ع) حتما اشاره‌ای به بیماری او می‌کرد. بعضی از منابع از رفتن محمد‌بن‌حنفیه به شام در زمان یزید‌بن‌معاویه سخن گفته‌اند[11]، ولی اشاره‌ای به بیماری وی نکرده‌اند. اگر او بیمار بود، چگونه می‌توانست این مسیر طولانی را بپیماید؟

بعضی از منابع، زمان بیماری او را موقع ورود بازماندگان اهل بیت (ع) به مدینه بیان کرده‌اند. مامقانی ضمن نقل بیماری محمد‌بن‌حنفیه متذکر می‌شود که وی در زمان حرکت امام حسین (ع) بیمار نبوده و اگر هم بیماری‌ای وجود داشته، مربوط به بعد از شهادت امام (ع) و بازگشت اهل بیت (ع) به مدینه است. او مدعی است این مطلب از تاریخ روشن است. مطلب دیگری که به نظر می‌رسد این است که اگر محمد به علت بیماری از همراهی با امام معذور بود، چرا فرزندانش را از این کار بازداشت[12]. او اگر به نحوه برخورد امام (ع) با یزید کاملا اعتقاد داشت، نمی‌بایست مانع همراهی فرزندانش می‌شد.

 

2. ماموریت داشتن محمد‌بن‌حنفیه برای ماندن در مدینه

عده‌ای در بررسی علل عدم همراهی محمد‌بن‌حنفیه، مامور بودن وی به باقی ماندن در مدینه از طرف امام حسین (ع) را مطرح می‌کنند.

ابن‌اعثم کوفی نقل می‌کند: «امام (ع) موقعی که می‌خواست از مدینه خارج شود و محمد‌بن‌حنفیه نتوانست وی را متقاعد به ماندن در مدینه کند، به محمد‌بن‌حنفیه گفت: اما انت یا اخی فلاعلیک ان تقیم بالمدینه فتکون لی عینا علیهم ولاتخف علی شیئا من اورهم؛اگر تو در مدینه مقام خواهی کرد سهل باشد، تو را هیچ رنجی نرسانند؛ اما باید که پیوسته از احوال و اقوام ایشان با خبر باشی و علی التواتر آنچه حادث می‌شود اعلام دهی و از کار یزید و اصحاب او بر من هیچ پوشیده نداری.»[13]

علامه مجلسی می‌نویسد: «امام (ع) در موقع خروج به برادرش گفت: اکنون عازم مکه معظمه گشته و مهیای این سفر شده‌ام و برادر و فرزندان و برادران و شیعیان خود را با خود می‌برم و اگر تو خواهی در مدینه بمان و از جانب من جاسوس برایشان باش و آنچه سانح شود به من بنویس.»[14]

عده‌ای این گفتار امام حسین (ع) را حمل بر ماموریت محمد‌بن‌حنفیه کرده‌اند و معتقدند که او از طرف امام (ع) موظف به ماندن در مدینه شده است. منهاج الدموع می‌نویسد: «حضرت سیدالشهدا وصیت‌های خود را به برادرش محمد حنفیه کرد و او را امر به توقف در مدینه نمود که اوضاع مدینه را به او اطلاع دهد». نویسنده ماهیت قیام مختار هم با استناد به این روایت می‌خواهد علت عدم همراهی را به ماموریت داشتن محمد‌بن‌حنفیه از جانب امام (ع) ارتباط دهد». او می‌نویسد: «با توجه به این روایت، قضیه حل است؛ زیرا محمد به فرمان امام (ع) در مدینه ماند و همراه امام حرکت نکرد.»[15]

 

از فحوای گفت و گوی امام (ع) با محمد به دست نمی‌آید که منظور امام واگذاری ماموریتی خاص به محمد بوده باشد که عدم همراهی او را بتوان به آن مسئله ارتباط داد. اساسا امام (ع) نه در مدینه و نه در مکه، کسی از خاندان و اصحابش را مکلف به همراهی نکرد. امام (ع) چون بی رغبتی محمد‌بن‌حنفیه را در همراهی با خود دید، برای این که برایش تعیین تکلیف نکرده باشد و او را در تصمیم گیری، مختار گذاشته باشد به او فرمود که اگر می‌خواهی در مدینه بمان و اخبار و گزارش‌ها را برای من بنویس.

 

 

نقد دلیل دوم:

از فحوای گفت و گوی امام (ع) با محمد به دست نمی‌آید که منظور امام واگذاری ماموریتی خاص به محمد بوده باشد که عدم همراهی او را بتوان به آن مسئله ارتباط داد. اساسا امام (ع) نه در مدینه و نه در مکه، کسی از خاندان و اصحابش را مکلف به همراهی نکرد. امام (ع) چون بی رغبتی محمد‌بن‌حنفیه را در همراهی با خود دید، برای این که برایش تعیین تکلیف نکرده باشد و او را در تصمیم گیری، مختار گذاشته باشد به او فرمود که اگر می‌خواهی در مدینه بمان و اخبار و گزارش‌ها را برای من بنویس. در واقع اگر محمد همانند برادران دیگرش قصد همراهی امام را داشت، امام (ع) از این مسئله استقبال می‌کرد و بعید بود که باز هم به او پیشنهاد ماندن در مدینه را بدهد. امام یاری و همراهی هیچ فردی از اهل بیت و اصحابش را رد نکرد: هم چنان که در مقابل، هیچ کدام از آنان را مکلف به این کار نکرد.

 

3. نام محمد‌بن‌حنفیه در لوح محفوظ جزو اصحاب امام حسین (ع) نبوده است

بعضی از نویسندگان معتقدند که از قبل، اسامی شهدای کربلا در لوح محفوظ مشخص بوده است و باید همان افراد معین و مشخص که با امام حسین (ع) در دهم محرم 61 ه.ق شهید شده‌اند، با امام (ع) همراهی می‌کردند. خداوند این تعداد معین را تعیین فرمود و هر کسی صلاحیت و لیاقت آن را نداشته است.

مامقانی در تنقیح المقال می‌نویسد: «جواب و پاسخ صحیح (در علت عدم همراهی محمد‌بن‌حنفیه) این است که بگوییم یارانی که در کنار امام حسین (ع) به فیض شهادت نایل شدند، این‌ها اشخاصی معین بودند و تعداد آنان هفتاد و دو تن بود که خداوند در تقدیر خود آنان را به شرافت و موهبت مخصوص مفتخر فرمود و این بر اساس مصالح تکوینی و اراده حق بوده است که دیگران به این مرتبه موفق نشدند؛ گر چه ممکن است بعضی از افرادی که به یاری امام نیامدند، خیلی هم عظیم الشان باشند و از بعضی اصحاب حضرتش، مقام بالاتری داشته باشند؛ البته غیر از مقام شهادتی که آنان بدان نایل شدند و به رتبه‌ای دست یافتند که دیگران به آن نرسیدند.»[16]

مستند این افراد در ارائه این دلیل، گفتار ابن‌عباس و محمد‌بن‌حنفیه است. وقتی ابن‌عباس به خاطر ترک یاری امام حسین (ع) مورد سرزنش واقع شد گفت: «ان اصحاب الحسین لم منقصوا رجلا و لم یزید وارجلا نعرفهم باسمائهم من قبل شهودهم»[17]؛ اصحاب امام حسین فردی از آنان کم یا زیاد نشدند. آنان را ما با اسم قبل از شهادتشان می‌شناختیم.

محمد‌بن‌حنفیه هم می‌گوید: «ان اصحابه عندنا لمکتوبون باسمائهم واسماء آبائهم»: اصحاب امام حسین (ع) در نزد ما با اسامی خود و پدرانشان مشخص بود.[18]

ادامه دارد...