یکی از شگفتی‌های امام حسین (ع) و عاشورا را می‌توان در سرزمین هند یافت. بی گمان امام حسین (ع) نه تنها اصلاح گر بزرگ امت اسلام و احیاگر اسلام است، بلکه احیاگر انسانیت و فضائل انسانی است. از این رو محبوب همه انسان‌های جهان است.

در کشور هند همانند کشورهای ایران، عراق، افغانستان و پاکستان، روز عاشورا در تقویم کشوری، روز تعطیل رسمی‌ و عمومی‌است.

همه هندی‌ها از شیعه، سنی، سیک، هندو، بودایی و جین این روز را تکریم و تعظیم می‌کنند و بسیاری از مردم بی توجه به مذهب خود، در این مراسم مشارکت فعال دارند.[1]

مراسم عاشورا تاثیر شگرفی بر مذهب اهل تسنن و فرهنگ و آداب آنان گذاشته است، به طوری که در ایام عزاداری، آنان نیز در امام باره‌ها شرکت می‌کنند و از سویدای دل بر عزای سید مظلومان اشک می‌ریزند. از این رو پیوندهای اجتماعی و خویشاوندی فوق العاده‌ای میان برادران اهل سنت و شیعی گره خورده که با صراحت از بنی‌امیه تبری می‌جویند و بر فضیلت علی (ع) و فرزندانش اصرار می‌ورزند.

در هند، کسی را نمی‌توان یافت که با امام حسین (ع) مخالفت کند، زیرا او را نشانه آزادگی انسان می‌دانند و بر حرمت و فضیلت آزادی و عدالت خواهی، او را ارج می‌نهند. در همه جا می‌توان از حسین (ع) گفت و سخنانش را بر زبان جاری کرد بی آن که مخالفتی انجام شود.

جواهر لعل نهرو می‌گوید: من برای مردم هند چیزی تازه نیاوردم، فقط نتیجه‌ای را که از مطالب و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی قهرمان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم.
 

«مهاتما گاندی» رهبر استقلال هند می‌گوید: من زندگی امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندم و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.

جواهر لعل نهرو می‌گوید: من برای مردم هند چیزی تازه نیاوردم، فقط نتیجه‌ای را که از مطالب و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی قهرمان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین‌بن‌علی (ع) پیمود. وی شهادت امام حسین (ع) و خانواده‌اش را فاجعه‌ای ذکر کرده است که هر سال در ماه محرم از طرف مسلمانان و مخصوصا شیعیان تجدید و به خاطر آن سوگواری بر پا می‌شود.

شگفت این که هندی‌ها اصولا اهل جشن و سرور هستند و برای هر روزی جشنی دارند و تنها روز سوگواری آنان همین روز عاشوراست.

می‌توان در هند، شگفتی‌ها و داستان‌های بسیاری درباره امام حسین (ع) و کرامات او شنید. از کسانی که به نام جناح معروف هستند و حیات خویش را مدیون ذوالجناح می‌دانند، زیرا مادرشان به کرامت خفتن در زیر سم ذوالجناح مراسم آیینی عاشورایی، باردار شده و آن‌ها را به دنیا آوردند تا داستان عبور از گودال آتشی که حرارت آن جان سوز است، ولی نام حسین (ع) آن را گلستان می‌کند.

 

کرامت حسین (ع) در شهر مقدس هندوها:

یکی از جلوه‌های کرامت حسینی را می‌توان در شهر بنارس، شهر مقدس هندوان دید. شهر بنارس یکی از سه شهر مقدس ادیان در جهان است. پس از بیت المقدس که از سوی همه شرایع ابراهیمی ‌به عنوان شهر مقدس خوانده می‌شود، شهر مکه قرار دارد که برای مسلمانان مقدس است و دیگری شهر بنارس است که شهر مقدس هندوهاست.

البته این شهر نه تنها برای هندوها بلکه برای آیین‌های بودایی و جین نیز شهر مقدسی است. در این شهر می‌توان بیش از دو هزار معبد را یافت که در کنار رودخانه مقدس گنگ قرار دارد. رودخانه گنگ در شهر بنارس حدود یک کیلومتر عرض دارد.

هر روز هنگام اذان صبح به وقت مسلمانان، هندوان خود را به آب رود گنگ می‌زنند تا با آب مقدس خود را تطهیر کنند و غسل نمایند و آداب خاص خود را به جا آورند. در این رودخانه هر ساله مراسم بزرگی گرفته می‌شود که همانند حج مسلمانان است.

گفتنی است که حسینیه و حوزه علمیه ایمانیه که معروف به جامعه ایمانیه بنارس است، نخستین و قدیمی‌ترین حسینیه و حوزه علمیه‌ای است که به شکل یک مدرسه دینی، حدود یک و نیم قرن پیش در بلاد هند در شهر بنارس تاسیس گردید.
 

این رودخانه به سبب تقدسی که دارد، محل پاشیدن خاکستر مردگان هندو است. هندوان اجساد مردگان خود را پس از سوزاندن در آب مقدس رود گنگ می‌ریزند و روی سطح این رودخانه هر روز خاکسترهای زیادی انباشته شده که بر روی آب آرام رود به آهستگی به سوی ابدیت می‌رود.

شهر بنارس، بیش از دو هزار معبد کوچک و بزرگ دارد و در هر گوشه از ساحل هفت کیلومتری رودخانه، شما شاهد معبدی کوچک و بزرگ هستید. در میان معابدی که در کناره رودخانه گنگ قرار دارد درست در وسط این معابد و در کنار رود گنگ و رو به رودخانه و ساحل آن، حسینیه‌ای قرار دارد که نام امام حسین (ع) هر روز در آن بر دل و زبان عاشقان آن حضرت (ع) جاری است.

دوستی می‌گفت وقتی به بنارس رفتم، به همراه یکی از روحانیون شیعی و گروهی از شیعیان بنارس به این حسینیه رفتم تا روضه‌ای خوانده شود و یاد حسین (ع) در آن روز بر آن منطقه سایه افکند، من هم که از ایران رفته بودم، خواستم تا روضه‌ای بخوانم. وقتی این به گوش دیگران رسید انبوهی گرد آمدند و من در آن جا روضه‌ای خواندم و حال و هوائی به من دست داد که در طول عمرم هیچ حس و حالی چنان که در آن جا به من دست داد پیش نیامده بود.

در حالی که منبر به سوی رودخانه قرار دارد، بر آن بالا رفتم. جمعیت انبوهی به عشق ایران و تشیع گرد آمدند و من در حالی که چشم در رود و آب آرام آن داشتم و به فانوس‌ها نظاره می‌کردم که بر روی آب روان بودند و آدم‌هایی که در این آب مقدس غسل روزانه و تطهیر مقدس خود را انجام می‌دادند، از حسین (ع) گفتم و با جمعیت گریستم.

جالب این که در این‌جا حوزه علمیه‌ای به نام حوزه علمیه ایمانیه وجود دارد.

یعنی در میان معابد هندوان، به شیعیان مجوز دادند تا به یاد امام حسین (ع) حسینیه و حوزه‌ای داشته باشند و ایمان خود را به آن حضرت (ع) به صدای رسا بیان کنند. وقتی می‌گویم میان معابد هندوان و در شهر مقدس بنارس، مثل این است که بگوییم در شهر مقدس مکه در کنار کعبه، معبدی برای بودایی‌ها و هندوان ساخته شود.

آیا کسی چنین اجازه‌ای می‌یابد؟ تنها این حسین (ع) است که همه دل‌های آدمیان را از گبر و مسیحی و بت‌پرست و بودایی و هندو تسخیر کرده است و همه در برابر عظمت حسین (ع) تسلیم هستند و نام مسلمانی حسین (ع) را بر زبان می‌رانند.

گفتنی است که حسینیه و حوزه علمیه ایمانیه که معروف به جامعه ایمانیه بنارس است، نخستین و قدیمی‌ترین حسینیه و حوزه علمیه‌ای است که به شکل یک مدرسه دینی، حدود یک و نیم قرن پیش در بلاد هند در شهر بنارس تاسیس گردید. البته برخی قدمت این حسینیه را به دوره نخست حکومت بابریان هند یعنی چهارصد سال پیش نیز باز می‌گردانند.

به هر حال در شهر بنارس که یکی از مهم‌ترین و مقدس‌ترین شهرها و پایگاه بزرگ دینی و علمی ‌و فرهنگی برای هندوها به حساب می‌آید و به نام شهر معابد و بتکده‌ها نامیده شده است، در میان این معابد و بتکده‌ها، حسینیه و مدرسه ایمانیه است که همه عاشقان حسینی را به خود می‌خواند. این در حالی است که همین هندوها مساجد را به آتش می‌کشند و مسجد بابری اتارپرادش را می‌سوزانند، ولی کمترین تعرضی به ساحت مقدس امام حسین (ع) و مراکز منسوب به آن حضرت نمی‌کنند.