در این مقاله خواهید خواند:


شناخت حج و فضایل آن

حج یعنی قصد بندگی. برای حج معانی مختلفی در لغت بیان شده؛ همانند: قصد[1]، فراوانی قصد به‌سوی کسی که بزرگ داشته می‌شود[2]، زیارت و] به دیدار[ آمدن[3]، یعنی آهنگ توجه به بیت‌الله، یعنی عزم زیارت صاحب کبریا و عظمت، یعنی همتی دوباره و صدباره برای فرمان‌بری پروردگار. کسی که بار این کوچ می‌بندد، در حقیقت قصد دارد به یکی از مهم‌ترین عبادات اقدام کند. مطابق فرمایش صاحب دین، اسلام بر پنج پایه بنا گردیده است و یکی از آن‌ها حج گزاردن است.
امام باقر (ع): «اسلام بر 5 پایه بنا شده است؛ بر نماز و زکات و روزه و حج و ولایت و به هیچ‌چیز ندا در داده نشده آن‌گونه که به ولایت تأکید شده است.»[4] به‌عبارت‌دیگر، هیچ‌یک از تکالیف به‌اندازه‌ ولایت امامان دوازده‌گانه مهم نیست. یک‎یک اعمالی که در طول این سیاحت معنوی و الهی انجام می‌دهیم، رمزها و رازها در پس خود دارند.

بسیاری از این اسرار از دسترس چشمان ادراک ما به دورند. به‌این‌ترتیب، بیان ناطق وحی و ائمه هدی (ع) باید پرده از آن‎ها بردارد. یکایک آمدورفت‌ها و مشقت‌ها در پس خود همان روحی را دارند که در کالبد هر عبادت دیگری دمیده گشته است. این هویت، تذلل و خاکساری بر آستان آسمانی پروردگار است. فرمان‌های الهی، در این زمینه از طریق دین به بندگان ابلاغ می‌شود. آنان، سر به زیر افکنده، آن‌ها را بر چشم می‌گذارند. بی‌چون‌وچرا و با رغبت و شوق فرمان‌بری می‌کنند. می‌دانند خدایشان همان نعمت‎دهنده‌ای است که شکر او، در گوش سپردن به دستور اوست. می‌دانند او همان محبوبی است که ابراز محبت به او، در طاعت اوست. معتقدند او همان مقصودی است که وصل او و قرب به او، در تعبد برابر اوست. افزون بر این وقتی درمی‌یابند که پروردگار از فیض و تفضل خود بهره‌ورشان ساخته، رغبتشان به بندگی برانگیخته می‌شود. آنان می‌یابند که خداوند بر سر مائده‌ عنایات خود دعوتشان کرده است. به همین خاطر سراپا اشتیاق و سراسر شور می‌شوند تا این راه را پی‌ گیرند. همین است که زیارت بیت‌الله و به جای آوردن اعمال حج برای اهل حقیقت خاطره‌ای به‌یادماندنی و توفیقی دوست‌داشتنی است. دستان دعایشان در بهترین مواقع و مواضع استجابت دعا، این دیدار و زیارت را می‌طلبد.

در لسان دین الهی، به‌عنوان یکی از آثار حج و عمره، رفع فقر و فراوانی روزی ذکر شده است. حج از آن دست کارهایی است که هر چه انسان بیشتر رود، بیشتر به دست می‌آورد

پروردگار از روی لطف و مهربانی چه در دنیا و چه در آخرت، آغوش به روی حج‌گزاران می‌گشاید. کریمانه و بزرگوارانه دربرشان می‌گیرد. آنان را از بهترین هدایا بهره‌ور می‌کند. در این میان، می‌توان احسان بی‌پایان الهی را در دو موضع دنیا و آخرت نگریست که به ذکر برخی از آن‌ها می‌پردازیم:

 

برخی آثار دنیوی حج و عمره

رفع فقر و فراوانی روزی

در لسان دین الهی، به‌عنوان یکی از آثار حج و عمره، رفع فقر و فراوانی روزی ذکر شده است. حج از آن دست کارهایی است که هر چه انسان بیشتر رود، بیشتر به دست می‌آورد. افراد بسیاری هستند که در پی رفتن به حج، فقرشان از بین رفته و مشکلات مالی‌شان کمرنگ و محو شده است. این تجربه را روایات متعدد تائید می‌کنند.

امام صادق (ع) فرمودند: «حج و عمره] گزاردن[، فقر و گناهان را می‌زدایند؛ همانگونه که ابزار دمیدن] آهنگر[ سرباره ]مذاب[ را می‌برد.»[5]

وقتی آهنگر به آهن مذاب می‌دمد، سرباره‌ها و ناخالصی‌های آن به سرعت به کنار می‌روند. در نهایت مذابِ سَره و خالص بر جای می‌ماند. در این روایت حج و عمره را به ابزار این دمیدن همانند نموده‌اند. فلاکت فقر و آلودگی گناهان را نیز به سرباره‌های آهن مذاب تشبیه کرده‌اند. این عبادت پر قدر، بی‌نوایی دنیای فرد را به سرعت از میان می‌برند. نکبت گناهان را هم از او می‌زدایند و مایه‌ی مغفرت الهی برای زائر می‌شوند.

 

سلامت بدن، استغنا از دیگران و شایستگی ایمان

امام صادق (ع) از پدربزرگشان، حضرت سجاد (ع)، چنین نقل فرموده‌اند:

«حج و عمره به جای آورید تا بدن‌هایتان سالم گردد و روزی‌هایتان گسترده و ایمانتان شایسته شود.»[6]

 

برخی از ثواب‌های اخروی

ثواب‌های بسیار زیادی برای زیارت خانه خدا در روایات ذکر شده است؛ که ذکر تمام و کمال آن‌ها خارج از توان این قلم است. پاداش‌هایی بی‌منتها و ارزشمند که همگی نشان از عظمت این عبادت است. در اینجا به ذکر چند مورد بسنده می‌کنیم:

امام صادق (ع) در بیان برخی پاداش‌های اخروی حج می‌فرمایند:

«وقتی بنده به دور این خانه (کعبه) هفت دور طواف می‌کند و دو رکعت نماز می‌گزارد و میان دو کوه صفا و مروه سعی می‌کند، خداوند برایش شش هزار حسنه می‌نگارد و شش هزار گناه را از او می‌ریزد و شش هزار درجه بالایش می‌برد و شش هزار حاجت آن‌چنانی دنیای او را برآورده می‌کند؛ و برای آخرت او نیز به همان‌سان ذخیره می‌سازد.»[7]

بنده‌ای دو دستش را به‌سوی خداوند نمی‌گشاید (و به درخواست دراز نمی‌کند) مگر آنکه خداوند حیا می‌کند آن را خالی بازگرداند؛ تا اینکه در آن (از فضل و رحمت خویش) آنچه می‌خواهد قرار دهد

به جای آوردن اعمال حج مقتضی آن است که ثواب‌های عظیمی (دنیوی و اخروی) را به ارمغان آورد. البته دریافت هر یک از این ثواب‌ها منوط به قبولی عمل در درگاه الهی است. لذا اگر کسی شرایط قبولی عمل را (که در آیات و روایات ترسیم شده) کسب نکرده باشد، بر طبق ضوابط اعلام شده از این فیوضات بی‌بهره خواهد بود. شخص زائر نمی‌داند که عملش پذیرفته شده یا نه؟ به دست آمدن آثار هر عبادتی، منوط به پذیرش آن از سوی خداست. اگر عمل کسی مردود باشد نمی‌تواند خود را از خدای متعال متوقع بداند.

نکته دیگر اینکه برآورده شدن حاجات به مؤلفه‌های دیگری نیز وابسته است. به‌طور مثال (بر طبق روایات) ممکن است برآورده شدن خواهش ما باعث قطع ارتباطمان با نزدیکان (قطع رحم) باشد. ممکن است رفع حاجتمان مقدمه گناهی شود یا ما را در مسیر حرامی افکند. این امور می‌توانند باعث محرومیت ما از خواسته‌مان شوند. ضمن اینکه ممکن است خداوند به‌واسطه دعا و زیارتمان (و به‌جای برآوردن آن حاجت دنیوی) مشکل و گرفتاری گریبانگیری را از سر ما بگرداند و نیز ممکن است این عبادت را برای آخرت ما ذخیره نماید. به‌هرروی نمی‌توان از رحمت الهی مأیوس بود و خود را از هر جهت محروم دید. دعا و تضرع در پیشگاه پروردگار، رحمت ذات قدوسی او را به‌سویمان جلب می‌کند. شاید گاهی استجابت دعایمان را آشکارا ننگریم؛ اما یقین داریم کسی که به مسألت (تقاضا) از خداوند رو آورد دستش خالی بازنمی‌گردد.

امام باقر (ع): «بنده‌ای دو دستش را به‌سوی خداوند نمی‌گشاید (و به درخواست دراز نمی‌کند) مگر آنکه خداوند حیا می‌کند آن را خالی بازگرداند؛ تا اینکه در آن (از فضل و رحمت خویش) آنچه می‌خواهد قرار دهد.»[8]

حیای خداوند از اینکه دست رد به سینه کسی بزند، به این معناست که پروردگار متعال در مقام اعلام وعده‌ای قطعی است؛ نه اینکه بمانند انسان‎ها حالت شرم او را فراگیرد

و فضل و رحمت خود را در قالب ما یشاء (آنچه بخواهد) عطا می‌کند، نه آنچه بنده بخواهد. ممکن است بنده دعاگو زائر به آنچه می‌طلبیده نرسد اما درعین‌حال خداوند او را دست‌خالی بازنگردانده باشد.

در روایت دیگری نبی گرامی اسلام (ص) آثاری اخروی مثل تطهیر از گناهان را بیان فرمودند:

«... هنگامی‌که به گرد خانه (کعبه) طواف می‌کند، از گناهانش خارج (تطهیر) می‌شود و هنگامی‌که میان صفا و مروه سعی می‌کند، از (ظلمت) گناهانش بیرون می‌شود و وقتی در عرفات وقوف می‌کند، از گناهانش پاک می‌شود و زمانی که در مشعر توقف می‌نماید، از گناهانش خارج می‌گردد و وقتی رمیِ جمره‌ها را می‌کند، از گناهانش بیرون می‌رود ... چگونه تو می‌رسی (و ادراک می‌کنی) آنچه را حاجی بدان رسیده است؟»[9]

 

برتری زیارت پیامبر (ص) و اهل‌بیت ایشان بر حج

با این پاداش‌های پربرکت که برای حج و عمره برشمردیم، عظمت قدر این عبادات تا حدی برایمان آشکار شد. می‌گوییم تا حدی چراکه پیامبر اکرم (ص) در روایت قبل چنین فرمودند: چگونه تو می‌رسی (و ادراک می‌کنی) آنچه را حاجی بدان رسیده است؟

ایشان این جمله را پس از برشمردن ثواب‌ها و فضایل حج فرموده‌اند. گویی ایشان فرموده باشند که: تحفه‌های الهی حج‌گزاران بسی فراتر از آن است که در میدان دید محدود بشر جای گیرد. تنها خدای تعالی است که می‌داند حاجی به چه جایگاه ارجمندی رسیده است.

اما ره به همین‌جا خاتمه نمی‌پذیرد. می‌توان در زیارت مشاهد مشرفه معصومین به رتبه‌ای از ثواب دست یافت که ثواب حج با آن قابل مقایسه نباشد. آن‌قدر این سروران نزد خداوند، عزت و محبوبیت دارند که خداوند در عوض زیارتشان به زائر مقبول، حج‌ها و عمره‌ها می‌بخشد؛ حج و عمره‌ای که یک‌بار به جا آوردنش، ثوابی ورای ادراک بشر دارد. تو خود حدیث مفصل از این مجمل بخوان و دریاب که منزلت این سروران در چه اوجی است که ثواب زیارتشان چنین وزین است! به‌طور مثال در زیارت امیرالمؤمنین (ع) هر قدم زائر به‌سوی قبر آن بزرگوار برابر ثواب یک حج و یک عمره است. حضرت صادق (ع) در بیان این دریای مواج ثواب می‌فرمایند: هر که پیاده به زیارت امیرمومنان (ع) رود خداوند برای هر قدم او حجی و عمره‌ای می‌نگارد.[10]

به‌راستی اگر زیارت انسان، مورد قبول پروردگار قرار گیرد، دیگر ثروتی از این پربارتر می‌توان یافت؟

در مورد دیگر معصومین نیز چنین است که ما در اینجا برای حفظ اختصار از ذکر تک‌تک آن‌ها خودداری می‌کنیم.  به‌طور مثال اجر زیارت حضرت رسول (ص) را زیارت خداوند فوق عرش او معرفی کرده‌اند.[11]

 

برتری زیارت سیدالشهدا (ع) بر حج

در برخی دیگر از روایات که ثواب زیارت معصومین را بیان می‌کنند، قصه از این شمارش‌ها فراتر می‌رود. به‌وضوح قله‌های مرتفع‌تر و افق‌های روشن‌تری به چشم می‌آید. در فضیلت زیارت امام حسین (ع)، آن را با ده‌ها حج یا صد حج به همراه رسول خدا (ص) مقایسه فرموده‌اند.[12]

بارش رحمت الهی در پی زیارت کربلا شگفتی دارد. واقعاً اگر کسی به حقیقت آن آگاهی می‌یافت، حج را به‌کلی رها می‌کرد و صرفاً به زیارت امام حسین (ع) اقدام می‌نمود

امام صادق (ع) در حدیث زیبایی چنین می‌فرمایند:

«به خدا قسم اگر شما را از فضیلت زیارت او (امام حسین (ع)) و قبرش خبر می‌دادم به‌کلی حج را ترک می‌کردید و احدی از شما حج نمی‌گزارد.»[13]

بارش رحمت الهی در پی زیارت کربلا شگفتی دارد. واقعاً اگر کسی به حقیقت آن آگاهی می‌یافت، حج را به‌کلی رها می‌کرد و صرفاً به زیارت امام حسین (ع) اقدام می‌نمود. البته باید توجه داشت که زیارت امام حسین (ع) باعث نمی‌شود که تکلیف حج از دوش انسان برداشته شود. روایت شریف در مقام بیان آن است که فضیلت بی‌کران زیارت امام حسین (ع) را یادآور شود. به‌علاوه در پی آن است که برتری و شرافت آن نسبت به حج آشکار گردد. با این بیان که: اگر می‌دانستید چه گنج‌های ماندنی در اثر زیارت عزیز رسول خدا (ص) نصیبتان می‌شود، دیگر ثواب‌های حج و عمره به چشمتان نمی‌آمد. همه‌اش دلتان می‌خواست که این ثواب‌های افزون‌تر را برداشت کنید. این‌چنین احدی از شما راه حج نمی‌گرفت. سر و دست برای زیارت امام حسین (ع) می‌شکستید و با هم برای دریافت عطایای الهی آن مسابقه می‌گذاردید.[14]