از جمله ویژگی­‌های دنیایی که در آن زندگی می­‌کنیم مبارزه­ خیر و شر است. این مبارزه با مقوله­ اختیار انسان در انتخاب راه درست و غلط ارتباط مستقیم دارد. شر در قالب ظلم، فساد، پایمال کردن حقوق انسان‌ها و همچنین نپذیرفتن فرامین الهی پدید می­‌آید و از طرف دیگر، خیر در قالب پذیرش دعوت انبیای الهی، تلاش برای برپایی عدالت و رعایت مسائل اخلاقی جلوه­‌گر می­‌شود. از این رو پیامبران و حجت­‌های الهی را می­‌توان نماینده­‌های جبهه­ خیر دانست. آن‌ها با دعوت مردم به سوی خداباوری و اطاعت از فرامین او با دشواری­‌های زیادی مواجه می­‌شوند. یکی از این دشواری­‌ها، درگیری‌­هایی است که به صورت جنگ‌­های فیزیکی صورت می­‌گیرد. ماجرای عاشورا یک نمونه­ بسیار مهم از این درگیری­‌هاست که امام حسین علیه‌السلام و یارانش به عنوان نماینده خیر، در مقابل یزیدیان به عنوان نماینده شر قرار می­‌گیرند. در متون دینی به این مقطع تاریخ اهمیت ویژه‌ای داده­ شده، تا آن­‌جا که این ماجرا را مصیبت عظیم دانسته­‌اند [1]. به بیان دیگر عظمت عاشورا در این نکته است که شاید بر طبق متون دینی بتوان این ماجرا را بزرگ­‌ترین رویارویی خیر و شر تفسیر کرد؛ چراکه وقتی این جنگ با پیروزی ظاهری جبهه­ شر به پایان می­‌رسد از آن به عنوان مصیبت اعظم یاد می­‌کنند. بر اساس گفته­ پیامبر خاتم (ص) کشته شدن امام حسین (ع)، به عنوان رهبر جبهه­ خیر، آنچنان داغی بر دل مؤمنان می­‌گذارد که هیچ زمانی آرام نمی‌شود.[2]

شاید این سؤال در ذهن ایجاد شود که حق پایمال شده­ جبهه­ حق چگونه جبران خواهد شد؟ آیا در این دنیا انتقام خون­‌های ریخته شده گرفته می­‌شود؟ روایات اهل­‌بیت (ع) ذیل آیاتی از قرآن کریم، انتقامِ مصیبت عظیم را مربوط به روزی دانسته­‌اند که آخرین حجت الهی ظهور می­‌کند.

به عنوان مثال خدواند در آیه 33 سوره اسراء می‌فرماید:

«و نفسی را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هرکس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده­‌ایم، پس [او] نباید در قتل اسراف (زیاده‌روی) کند، زیرا او [از طرف شرع] یاری شده است.»

طبق بیانی که مفسرین داشته­‌اند این آیه دلالت بر این مطلب دارد که خداوند متعال اجازه­ قصاص قاتلِ فردی که به ناحق کشته شده را صادر کرده­ است. جان­‌ها نزد خداوند بسیار محترمند ولی او اجازه­­ گرفتن جان ظالم را به ولیِ دمِ مقتول داده است. البته مسلم است که گرفتن جان فرد خاطی باید بر طبق ضوابط شرعی باشد[3] و نباید ظلمی صورت گیرد. از این رو مفسرین دلیلِ نهی خداوند از اسراف در کشتن را این‌گونه بیان کرده‌اند که گاهی در زمان جاهلیت در مقابل کشته شدن مظلومانه­ یک نفر و به خونخواهی او، چندین نفر از افراد یک قبیله را می‌کشتند[4]. از این رو خداوند مسأله­ نهی از اسراف در کشتن را مطرح می‌کند.

مسأله انتقام‌گیری از دشمنان امام حسین (ع) همان انتقام‌گیری خیر از شر یا خوبی از بدی است.

حال به بررسی تفاسیر روایی در این زمینه ­می‌­پردازیم:

امام صادق (ع) درباره قول خداوند متعال که «و هرکس که مظلومانه کشته شود به‌درستی که برای ولی او قدرتی قرار داده­‌ایم، پس هرگز در کشتن اسراف نکند» فرمودند: «آن قائم آل محمد (عج) است. خروج می­‌کند و به خون­خواهی حسین بن علی (ع) می­‌کشد. پس حتی اگر تمام اهل زمین را بکشد، هرگز اسراف نکرده است و قول خداوند متعال که «پس هرگز در کشتن اسراف نکند»، یعنی هرگز عملی انجام نمی‌­دهد که اسراف باشد. سپس امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند فرزندان قاتلان حسین (ع) را به خاطر کار پدرانشان می­‌کشد.»[5]

این تأخیر صدها ساله در انتقام­‌گیری به چه معناست؟ به بیان دیگر زمانی که بحث انتقام مطرح می­‌شود اولین چیزی که به ذهن می­‌آید این است که انتقام باید از فرد خطاکننده گرفته شود. به عنوان مثال در داستان حضرت صالح (ع) پس از اینکه قوم ثمود علی‌رغم تأکید ایشان آن شتر (آیه الهی) را کشتند، بعد از سه روز به عذابی سخت دچار شدند[6]. در این ماجرا و ماجراهای مشابه خداوند بلافاصله از همان افرادی که مرتکب خلاف شده‌اند انتقام می­‌گیرد. اما قاتلان امام حسین (ع) سال‌هاست که از دنیا رفته‌اند، بنابراین این انتقام از چه کسی گرفته خواهد شد؟ طبق آنچه در این روایت بیان شده است انتقام از فرزندان آن‌ها گرفته می‌شود. به بیان دیگر فرزندان قاتلان امام حسین (ع) به­ جای پدرانشان مجازات خواهند شد. به نظر می‌­رسد اگر معنای ظاهری این روایت را بپذیریم نه تنها عجیب و دور از ذهن است بلکه ناعادلانه و مخالف آیات قرآن خواهد بود. برای تبیین این روایت و پاسخ به سؤالات مطرح شده به روایت دیگری که از امام رضا (ع) نقل شده است رجوع می­‌کنیم:

از اباصلت هروى نقل شده که به حضرت على بن موسی‌الرضا (ع) عرض کردم که ای فرزند رسول‌الله (ص) چه می‌فرمایید درباره­ حدیثى که از حضرت صادق (ع) روایت شده که آن جناب فرموده‌اند: «چون حضرت قائم (ع) خروج کند، ذریه و اولادِ کشندگان حسین (ع) را به قتل رساند به جهت کردار پدران آن‌ها.» فرمود: «بلى چنین است.» عرض کردم پس معنى آیه شریفه‌ «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى» (و هیچ گنه‌کاری بار گناه دیگرى را به دوش نمی‌کشد)‌ چیست؟ این آیه با حدیث منافات دارد. فرمود: «خداى تعالى راست گفته است. ولیکن اولاد کشندگان حسین (ع) راضى باشند به کردار پدرانشان و به این عمل مفاخرت می‌­کنند و کسى‌که راضى باشد به عملی، مثل این است که عمل از او صادر شده باشد و اگر مردى در مشرق کشته شود و مردى در مغرب راضى به قتل او باشد در نزد خدا فردِ راضى، شریک قاتل است و حضرت قائم (ع) چون خروج کند اولاد کشندگان حسین (ع) را به قتل رساند به‌جهت راضى بودن آن‌ها به کردار پدرانشان.»[7]

اینکه امام زمان (ع) در راه اجرای عدالت باید دشمنانی را از سر راه بردارد و در نهایت هم پیروز این نبرد خواهد بود به معنای این است که او انتقام خون امام حسین (ع) را گرفته است.

با توجه به این روایت این‌طور به نظر می­‌رسد که مسأله انتقام‌گیری از دشمنان امام حسین (ع) همان انتقام‌گیری خیر از شر یا خوبی از بدی باشد؛ شری که در قالب یزیدیان سال 61 ه.ق به ریختن خون نمایندگان خیر مبادرت نمود و در ظاهر منجر به شکست سپاهیان خیر شد، در روزگار حضرت مهدی (ع) هم خواهد بود اما در قالبی دیگر؛ این بار شر در قالبِ راضی شدگان به آن کشتار و جنایت هزار سال پیش و همچنین دنباله‌روی از عقاید آن‌ها پدیدار خواهد شد. امام زمان (ع) به دنبال اجرای احکام الهی و عدالت است بنابراین یزیدیان زمان مخالف او خواهند بود، درست همانطورکه امام حسین (ع) با عدم بیعت با یزید مسیر دین خدا را جدای از روش بنی‌امیه می‌­دانست؛ اما با این تفاوت که این بار در این رویارویی عظیم در ظاهر نیز خیر بر شر غلبه خواهد کرد و بدین گونه انتقام شکست ظاهری عاشورا گرفته خواهد شد. همان­طور که گفته شد به نظر می‌رسد مسأله­ عاشورا مهم‌ترین درگیری خیر و شر بوده است که به پیروزی ظاهری شر انجامید، بنابراین انتقام از این مسأله هم باید عظیم باشد. قیام آخرین حجت الهی آن موضوعی است که نه تنها پیروان آخرین پیامبر (ص) به انتظار آن نشسته­‌اند بلکه در میان تمام امت­‌های پیشین مطرح بوده است. رویارویی خیر و شر در آخرالزمان چیزی است که در تمام فرهنگ‌ها بدان اشاره شده است. بنابراین ظهور حضرت مهدی (ع) و پیروزی او بر جبهه­ باطل، احقاق حق و خون­خواهی از نماینده الهی در سال 61 ه.ق خواهد بود که با ریخته شدن خون مبارکش عظیم‌­ترین مصیبت آسمان­‌ها و زمین به وجود آمد. طبق مطالب گفته ­شده اینکه امام زمان (ع) در راه اجرای عدالت باید دشمنانی را از سر راه بردارد و در نهایت هم پیروز این نبرد خواهد بود به معنای این است که او انتقام خون امام حسین (ع) را گرفته است. پس روزی که امام زمان (ع) به پا خیزد و بر اساس دین خدا و عدالت، به مجازات راضی شدگان به کشتن امام حسین (ع) بپردازد، روز خونخواهی امام حسین (ع) است.