امام حسین علیه‌السلام، مسلم بن عقیل را فراخواند و او را به همراه قیس بن مُسهِر صیداوى، عُماره بن عُبَید سَلولى و عبدالرحمان بن عبدالله بن کَدِن اَرحَبى به سمت کوفه روانه کرد[1] و به ایشان امر کردند: «اگر دیدى مردم بر بیعت با من توافق دارند، سریع به من خبر بده تا بر اساس آن، عمل کنم، به خواست خداوند متعال. در غیر این صورت با سرعت بازگرد » و به مسلم توصیه‌هایی کردند ازجمله آنکه این مأموریت مخفیانه را انجام دهد. آنگاه امام حسین (ع) او را در آغوش گرفت و خداحافظى نمود و هر دو گریستند.[2]

مسلم بن عقیل در نیمه ماه رمضان سال 60 هجری با همراهان خود مخفیانه به سمت مدینه حرکت کرد. مسلم وقتی به مدینه رسید، به مسجد پیامبر صلی‌الله علیه و آله رفت و دو رکعت نماز گزارد. سپس در دل شب نزد خویشاوندان خود رفت و با آنان وداع گفت.[3]

پس از آن، دو نفر راهنما از مردان قبیله قیس عیلان برگزید[4] تا آن‌ها را از بیراهه حرکت دهند تا از چشم جاسوسان حکومت در امان باشند و سریعتر به کوفه برسند. آن‌ها شبانه به سمت کوفه حرکت کردند. مسلم و همراهان به سختی خود را به نزدیکی کوفه رساندند. آن‌ها صبر کردند تا شب شود و پس از آن در 5 شوال همان سال وارد شهر شدند. مسلم در خفا وارد کوفه شد و به خانه مختار ثقفی رفت.[5]

 

بررسی استعفای مسلم بن عقیل در میانه راه

در برخی از نقل‌های تاریخ گفته‌شده است: «وى با آن دو، حرکت کرد؛ ولى راه را گم کردند. تشنگى شدیدى به آنان دست داد. دو راه نما گفتند: این راه به آب می‌رسد. همگى از تشنگى، در حال مرگ بودند.

مسلم بن عقیل، نامه‌ای براى حسین (ع) توسّط قیس بن مُسْهِر صَیداوى از «تنگه بطن خُبَیت» فرستاد: «امّا بعد، به‌راستی که من از مدینه به همراه دو راه نما بیرون آمدم؛ ولى آن دو، راه را گم کردند. تشنگى بر ما غالب شد و آن دو از تشنگى مُردند. ما آمدیم تا به آب رسیدیم و با کمترین رمق باقی‌مانده در بدن، زنده ماندیم. این آب، در سرزمینى است که تنگه بطن خُبَیت نامیده می‌شود. من، این رخداد را نشانه بدشگونى این سفر می‌دانم. اگر مرا معذور بدارى و دیگرى را به جاى من به کوفه بفرستى [بهتر است]. والسلام!»

حسین (ع) جواب او را چنین نوشت: «امیدوارم که ترس، تو را وادار به نوشتن استعفانامه نکرده باشد. به آن سَمتى که تو را روانه ساختم، حرکت کن. درود بر تو باد!»

بر پایه این دلایل و قرائن، می‌توان گفت: در موضوع استعفاى مسلم از نمایندگى امام حسین (ع) و وقایع مربوط به آن، تردید جدی وجود دارد

مسلم، چون نامه را خواند، گفت: این [نامه نوشتن]، به خاطر ترس بر جانم نبود. پس به مسیر ادامه داد تا به آبگاهى از قبیله طى رسید. در آنجا فرود آمد و سپس از آنجا بار بست. او مردى را دید که شکار می‌کرد. شکارچى به سوى آهویى تیر انداخت و او را کشت. مسلم گفت: دشمن ما نیز کشته خواهد شد، به خواست خدا. ولى او این حادثه را به فالِ بد گرفت و از این رو، نامه‌ای به امام حسین (ع) نوشت و از به انجام رساندن این مأموریت، عذرخواهى کرد. امام (ع) نیز در پاسخ وى، ضمن اینکه به او گوشزد کردند از روی ترس از انجام دادن مأموریتش استعفا ندهد، با استعفاى وى مخالفت کرد و دستور اکید داد که به راه خود، ادامه دهد.»[6]

 

این گزارش به چند دلیل بسیار مورد تردید است:

1. بر اساس اسناد تاریخى، مسلم، فاصله مکّه تا کوفه را در مدّت بیست روز، طى کرد؛ زیرا وى در پانزدهم رمضان، از مکّه بیرون آمد و در پنجم شوّال، وارد کوفه شد. با عنایت به این‌که فاصله مکّه تا کوفه، حدود هزار و چهارصد کیلومتر است، او می‌بایست به طور متوسّط، هر روز، هفتاد کیلومتر راه را طى کرده باشد و البتّه این، جدا از چند روز توقّفى است که در مدینه داشته است. حال اگر بخواهیم در نظر بگیریم که وى پس از خارج شدن از مدینه، قاصدى را به مکّه فرستاده تا از امام (ع) کسبِ تکلیف کند، چنانچه فرصتى را که براى پیدا کردن قاصد و اعزام او به مکّه براى گرفتن پاسخ از امام (ع) و بازگشت قاصد از مکّه لازم بوده، به مدّتى که خودِ او در مدینه مانده و مدّتى که براى استراحتْ نیاز داشته، بیفزاییم، زمان سفرش، به طور قطع، بیش از یک ماه می‌شود.

2. بعید به نظر می‌رسد راه نمایانى که به سختی‌های راه عادت دارند، هر دو از تشنگى هلاک شوند؛ امّا مسلم و همراهانش زنده بمانند. در ضمن «تنگه بن الخبیث» فاصله چندانی از مدینه ندارد و تمامی راه تا کوفه را باید بدون راهنما رفته باشد.

3. فال بد زدن، در دین اسلام، نکوهیده و مکروه است. از این رو، بعید به نظر می‌رسد که شخص والا مرتبه‌ای همچون مسلم ـ که امام حسین (ع) او را به نمایندگى از جانب خود براى چنان مأموریت مهمی انتخاب کرده، به بهانه فال بد زدن، از نمایندگى امام (ع) استعفا دهد.

4. در نقل ابن کثیر، تعبیر «استعفا» و «کناره‌گیری» نیامده است؛ بلکه تنها مسلم از امام حسین (ع) نظر خواسته و کسبِ تکلیف کرده است.

5. متّهم شدن شخصیت بزرگى مانند مسلم به ترس و سستى در انجام دادن وظیفه از جانب امام حسین (ع)، بعید است.

بر پایه این دلایل و قرائن، می‌توان گفت: در موضوع استعفاى مسلم از نمایندگى امام حسین (ع) و وقایع مربوط به آن، تردید جدی وجود دارد و چنین می‌نماید که ساختن این‌گونه داستان‌ها، توسّط هواداران بنی‌امیه و با هدف تحریف تاریخ عاشورا صورت گرفته است و جاعلان، بسیارى از حقایق تاریخى را با داستان‌هاى جعلى درآمیخته‌اند.[7]

New_Doc_1_df.jpg

 

در تصویر بالا مسیر های معمول بین مکه تا مدینه و از آنحا تا کوفه نمایش داده شده است؛ با توجه به اینکه مسلم بن عقیل به صورت مخفیانه حرکت کرده است احتمالاً از بیراهه و از مسیر کوهستان به سمت مدینه حرکت کرده است. مسیر او از مدینه به کوفه نیز از راه‌های متداولی که در نقشه می‌بینید مانند مسیرهای حجاج نبوده است. احتمالاً بیراهه‌ای مستقیم را پیموده‌اند.