شام غریبان کربلا

 

نخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبر (ص) پس از شهادت سید الشهداء (ع) است . شبى تیره تر از سیاهى ! شبى جانسوز که در آن تلخترین لحظات بر خاندان امام حسین (ع) گذشته .
آیا مى شود رنج و سوز و مصیبت بازماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد و یا حتى تصور نمود؟ آیا کسى درک مى کند که دیدگان خونفشان عمه امام زمان (ع) و اهل بیت چقدر و چگونه بر آن حضرت گریستند؟ آیا مى تواند تصویر کند که آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است ؟
با چه زبانى و با چه لفظى مى توان دلهاى شکسته ، قلبهاى جریحه دار، ناله و نواى بلبلان بال و پر سخوته گلستان نبوى و علوى ، و سوز دل یتیمان و بانوان حسینى را بیان کرد؟
شام غریبان است ! کودکان یتیم که دیشب پدر داشتند، و بانوان بى سرپرست که دیشب سرپرست و کاشانه داشتند؛ امشب با آشیانه سوخته و دلهاى داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبدالله (ع) چه مى کنند؟
تفاوت بین این دو شب چقدر است : شب عاشورا و شب یازدهم ؟ دیشب چه سالارى داشتند؟ دیشب چه کسى از خیمه ها محافظت مى کرد؟ دیشب چه کسانى در خیمه هاى بودند؟ امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روى زمین است ! آن شب چه کى سرپرست علویات و فاطمیات را بر عهده داشت ؟ زینب کبرى (ع) آن شب چه حالى داشت ؟ از یک سو مراقبت از حجت خدا زین العابدین (ع) و همسران و یتیمان برادر، و از سوى دیگر به دنبال دختران گمشده !! همه اینها در سرزمینى که بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روى زمین افتاده باشند!
آه چه شبى بود آن شب و چه حالى داشت دختر امیر المؤ منین (ع). سلام على قلب زینب الصبور و لسانها الشکور.[1]